بازی های رایانه ای AA77

 

اینجا را کلیک کنید تا این تصویر را در اندازه واقعی آن ببینید.

 


تاریخ انتشار بازی GTA توسط سایت آمازون منتشر شده است . بازی مولتی پلتفرم GTA V  در June 19 سال 2013 برای دو کنسول XBOX360 و PS3 منتشرخواهد شد . 


 June 19 روز سه شنبه خواهد بود .  در روز سه شنبه بازی ها در آمریکای شمالی منتشر میشوند. شرکت rockstar تا کنون فقط منتشر شدن این بازی در بهار سال 2013 را تایید کرده است 


و جزئیاتی مربوط به ماه و روز انتشار را تایید نکرده است. 


شما میتوانید از طریق لینک ، برورسانی سایت آمازون در مورد تاریخ انتشار GTA V را مشاهده کنید .



            نظرات (0)
چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:, ::
Amin AA77

کمپانی Ubisoft یک سال بی نظیر را پشت سر گذاشت و توانست با عرضه Assassin’s Creed III و چند بازی دیگر عملکرد بهتری نسبت به سایر کمپانی های بازیسازی داشته باشد، اما کار آن ها با سال 2012 به پایان نرسیده است. آن ها هنوز یک دنیای جدید را برای بازی های کامپیوتری در دست دارند. این بازی در E3 گذشته سر و صدای اساسی و یک طوفان بی نظیر به پا کرد. Far Cry 3 که توسط Ubisoft Montreal و 5 استودیوی دیگر این کمپانی ساخته شده، یک تحول بزرگ در این سری و عناوین Open-World در سبک اول-شخص تیراندازی به حساب می آید.

داستان

دیوانه! تعریف شما از دیوانگی چیست؟ فردی که دست به کارهای وحشتناکی می زند، بدون اینکه احساسی نسبت به آن کارها داشته باشد؟ فردی که می تواند انسان های زیادی را بکشد و خم به ابرو نیاورد؟ کسی که از آزار و اذیت دیگران لذت می برد؟ تعریف شما از دیوانه هر چه که باشد، دوست ندارید با چنین فردی روبرو شوید، آن هم درست در زمانی که با دوستانتان به تفریح و خوشگذرانی رفته اید! این اتفاق در Far Cry 3 برای جیسون برادی (Jason Brody)، برادرانش و سایر همراهانش رخ می دهد. گروهی جوان که برای تفریح در یک برنامه پرواز و پرش آزاد ثبت نام کرده اند و اینبار برای این کار برفراز جزیره ای پرواز می کنند که اتفاقات شومی را برای آن ها به همراه می آورد.

در اوج شادی و هیجان، آن ها به یکباره به دست گروهی به رهبری دیوانه ای به نام واس(Vaas) می افتند. واس به راستی یک انسان دیوانه است. او این گروه را زندانی می کند و قصد دارد آن ها را از بین ببرد. سکانس آغازین بازی با فیلمی از کارهایی که این گروه انجام داده اند، شروع می شود. فیلمی که واس در حال تماشای آن است و به نوعی جیسون و گروهش را نیز مسخره می کند. واس عاشق تحقیر کردن دیگران و نمایش دادن قدرتش است. به ظاهر، انسان بسیار نترسی است و حماقت را می توان در او معنا کرد. واس و گروهش جزو بزرگترین گروه های قاچاق انسان و برده به حساب می آیند و به همین دلیل این افراد برای آن ها ارزش بالایی دارند.

اما اگر هم مجبور شوند، آن ها را به راحتی می کشند. در ابتدای بازی، جیسون به همراه برادرش فرار می کنند، اما در لحظه ای که در حال خارج شدن از کمپ دزدان هستند، واس آن ها را پیدا می کند و برادر جیسون را می کشد. اما به جیسون فرصت فرار می دهد تا به نوعی با این کارش او را به مبارزه برای زنده ماندن و بقا در این جزیره فرامی خواند. جیسون پس از فرار، با افراد دیگری مواجه می شود که قصد دارند با نیروهای واس مبارزه کنند. کسانی که می خواهند از روح جزیره دفاع کنند و باقی مانده های آن را سالم نگه دارند. جیسون برای اینکه بتواند با واس مبارزه کند و سایر دوستان و برادر کوچکترش را نجات دهد، باید به قهرمان جزیره تبدیل شود.

قهرمانی که ریشه در فرهنگ و آداب و رسوم این قبیله مرموز دارد. وقتی جیسون وارد این جزیره می شود، قدرت های مرموز آن را حس می کند. اگر دوست داشتید که در جزیره ای مانند آن چیزی که در سریال Lost وجود داشت، بازی کنید، Far Cry 3 این آرزوی شما را برآورده کرده است. جیسون در قسمت های مختلف این جزیره با رویاهای عجیبی روبرو می شود که برخی از آن ها نشانه هایی در واقعیت دارند و به او کمک می کنند تا مسیر درست را در پیش بگیرد. او برای اینکه بتواند به یک جنگجوی واقعی تبدیل شود، باید کارهای مختلفی را انجام دهد. جیسون قدرت های زیادی را از جزیره دریافت خواهد کرد که نماد آن ها با خالکوبی هایی روی تنش مشخص می شوند.

بازی سرشار از اتفاقات مرموز است و همین موضوع حس بسیار خوبی را در آن به وجود آورده است. جزیره ای که در آن گرفتار شده اید نیز نقش جالبی را در بازی ایفا می کند. اکثر شخصیت های این سرزمین، دارای رازهای جالبی هستند که با پیشرفت در بازی به آن ها پی خواهید برد. داستان بازی همیشه شما را با قسمت های جدید غافلگیر می کند. سکانس هایی که واس در بازی حضور دارد، واقعاً عالی از کار درآمده و او را به یک شخصیت منفی بی نقص تبدیل کرده است. همچنین کارگردانی بازی نیز در سطح مثال زندنی ای قرار دارد. صحنه های بسیار زیبای بازی و نوع به نمایش آن ها باعث شده تا بازی بیش از پیش جذاب و هیجان انگیز باشد. Far Cry 3 تنها ظاهری اکشن دارد، اما شخصیت پردازی های آن به قدری خوب از کار درآمده که شما می توانید به سرعت با آن ها ارتباط برقرار کنید.

گرافیک

درک این موضوع که Far Cry 3 با چنین گرافیکی به صورت مولتی پلتفرم ساخته شده، بسیار سخت است، اما باید آن را باور کنیم. Ubisoft برای ساخت این بازی موتور Dunia را با تغییرات گسترده ای روبرو کرده و نتیجه کار آن ها در Dunia 2 خلاصه شده و به راستی یک دنیای بسیار زیبا را در این بازی خلق کرده که می توان نهایت جزئیات را در آن مشاهده کرد. در جزیره بسیار زیبای Far Cry 3 هر چیزی که باید انتظار داشته باشید را مشاهده می کنید. محیط های جنگلی که از درخت های مختلف و چمنزارهای وسیع تشکیل شده، زیبایی خاصی به بازی بخشیده اند. پوشش گیاهی بی نظیر است.

از گل ها و علف های مختلف با رنگ ها و شکل های مختلف گرفته تا پیچک ها و گیاهان دریایی ای که در کف دریا و رودخانه ها قرار دارند، بازی را وارد فضایی رویایی می کنند. در کنار آن ها باید به تنوع حیوانات و جانورانی که در بازی مشاهده می کنید نیز اشاره کرد. انواع و اقسام حیوانات اهلی و وحشی مانند خوک، گرگ، گوزن، گراز، ببر، گاو وحشی، بز، مار، حشرات مختلف، شیر و... را در این بازی مشاهده می کنید. تنوع پرندگان نیز بسیار بالا است و در گوشه و کنار جزیره به چشم می خورند. طراحی حیوانات بسیار خوب صورت گرفته و انیمیشن های نرم و روانی برای آن ها طراحی شده که بتوانند به طور واقعی در محیط حرکت کنند. جزیره از قسمت های مختلفی تشکیل شده که می توانید به آن قسمت ها بروید.

می توانید به بالای بلندترین آبشار بروید و زیبایی منطقه را تماشا کنید. می توانید به درون غارهای تاریک بروید و در آن ها به جستجو بپردازید و در برخی موارد ماجراهای جالبی را تجربه کنید. می توانید به دریا بروید و غروب خورشید را نگاه کنید. از بالای تپه ای سرسبر که تمام جزیره از بالای آن پیدا است، طلوع خورشید و هاله های نور آن را ببینید که به محیط رنگ زندگی می بخشند. نورپردازی نیز واقعاً زیبا از کار درآمده است. در بازی گردش روز و شب را شاهد خواهید بود و به همین دلیل نورپردازی نقش بسیار مهمی را در این زمینه ایفا می کند. تغییر زاویه خورشید باعث می شود که سایه ها نیز کاملاً داینامیک خلق شوند و با جهت نور، مسیر سایه ها نیز تغییر می کند. وجود چنین صحنه هایی باعث می شود تا برای مدتی دست از بازی بردارید و به تماشای محیط مشغول شوید.

کیفیت بافت ها بسیار بالا است و این موضوع در تمام قسمت ها قابل مشاهده است. کیفیت سنگ های کوهستان، مکان های خاکی که با سنگ ریزه همراه هستند، با جزئیات زیادی همراه است. در کنار این موضوع باید به طراحی شخصیت ها نیز اشاره کرد. موتور Dunia 2 در این قسمت با پیشرفت های بسیار زیادی همراه بوده و به همین دلیل بخش طراحی شخصیت ها، صورت و Mo-Cap بسیار عالی از کار درآمده است. ضبط حرکات بسیار نرم و روان صورت گرفته و باورپذیر به نظر می رسند. این موضوع به خصوص در شخصیت واس که فردی دیوانه با اخلاق غیر قابل پیش بینی است، به خوبی دیده می شود. در هر قسمت از بازی می توانید دشمنان و یا افرادی را مشاهده کنید که به کارهای مختلفی مشغول هستند و طراحی خاص خودشان را دارند. تغییر شرایط آب و هوایی نیز در بازی وجود دارد و به صورت کاملاً تصادفی و Real-Time رخ می دهد.

موسیقی/صداگذاری

مسلماً یک دنیای Open-World بسیار زیبا که شامل یک جزیره افسون کننده و محیط هایی رویایی می شود، بدون موسیقی نمی تواند تأثیر کاملش را روی بازیکنان بگذارد. قطعه های مختلفی که در Far Cry 3 می شنوید، می توانند شما را در زیبایی مناظری که مشاهده می کنید، غرق کنند. از طرف دیگر، موسیقی ها به خوبی در قسمت های اکشن می توانند هیجان را بالا ببرند و آدرنالین خون شما را افزایش دهند. تنوع موسیقی ها بسیار خوب است و حالت ارکسترال آن ها فضای حماسی بازی را بیشتر کرده است. آقای برایان تایلر (Brian Tyler) در این چند سال اخیر در دنیای بازی های کامپیوتری همانند سینما به شهرت خوبی دست پیدا کرده است.

او قبلاً روی بازی های Need for Speed: The Run و Call of Duty: Modern Warfare 3 آهنگسازی کرده و هم اکنون به عنوان آهنگساز بازی Army of Two: The Devil's Cartel نیز مشغول فعالیت است. البته بازی بدون موسیقی نیز بسیار جالب به نظر می رسد. مواقعی که در محیط گردش می کنید، این صدای محیط است که شما را به دنبال خودش می کشاند. صداگذاری روی محیط شامل کوچکترین صداها می شود. صدای وزش باد و عبور آن از لا به لای درختان و صدای برگ درختان در کنار صدای جانوران دقیقاً حس حضور در طبیعت را تداعی می کنند. صدای قدم های شما در قسمت های مختلف به خوبی قابل تشخیص است و حتی می توان گفت که هم اکنون روی چه سطحی راه می روید.

بعد از این موضوع باید به صداگذاری روی شخصیت ها اشاره کرد که از اولین دموهای منتشر شده از بازی، می شد حدس زد که صداپیشه های بسیار خوبی برای آن انتخاب شده اند که توانسته اند به شخصیت های بازی جلوه دیگری ببخشند. استفاده از بازیگران هالیوود برای صداپیشگی و ضبط حرکات باعث شده که صدای شخصیت ها و حرکات آن ها بسیار هماهنگ باشند. مایکل مندو (Michael Mando) که به عنوان Mo-Cap شخصیت واس و صداپیشه او در بازی بوده، عملکرد فوق العاده ای را از خودش بجا گذاشته است. از همان صحنه ابتدایی بازی که واس را مشاهده می کنید، به این موضوع پی خواهید برد که صداگذاری او باعث شده که این شخصیت تا این اندازه نفرت انگیز و جالب توجه باشد. مندو به خوبی توانسته حس دیوانگی واس را به نمایش دربیاورد و این موضوع را می توانید در بیان دیالوگ ها، فریادها و رفتارهای مختلفی که انجام می دهد، مشاهده کنید. همچنین بازیگران دیگری مانند ناتالی براون (Natalie Brown) بجای شخصیت دیسی (Daisy)، رابرت کروکس (Robert Crooks) در نقش جیسون، فی کینگزلی (Faye Kingslee) بجای شخصیت سیترا (Citra) در این بازی به صداپیشگی و ایفای نقش پرداخته اند.

گیم پلی

Far Cry 3 با همان گیم پلی نسخه های قبلی روبرو خواهید شد. یک دنیای Open-World با مراحلی که می توان آن ها را به صورت Sandbox به پایان رساند. بجز مراحلی که باید در آن ها کار خاصی را انجام دهید، محدودیتی را برای بازی کردن پیش روی شما قرار ندارد. دنیای بسیار بزرگ بازی به شما این اجازه را می دهد که به قسمت های مختلف آن بروید و کارهای مختلفی انجام دهید و مأموریت های جانبی متعددی را به پایان برسانید. البته در Far Cry 3 دیگر با یک روند کاملاً اکشن روبرو نیستید. این بازی دارای المان های نقش آفرینی هم هست که باعث می شود بازیکن در طول بازی قدرت های بیشتری بدست بیاورد.

با انجام هر گونه فعالیت و مأموریت Skill Point بدست می آورید. با این SPها می توانید به منوی ارتقاء قدرت ها بروید و قابلیت های جدیدی را برای جیسون آزاد کنید. قدرت های جیسون به 3 دسته تقسیم می شوند که هر کدام قابلیت های ویژه ای برای او به همراه دارند. برخی از آن ها میزان سلامتی، سرعت بهبودی و کاهش آسیب را برای شما به همراه می آورند و برخی دیگر قدرت های فیزیکی ای مانند پرش های بلند، لیز خوردن در هنگام دویدن و یا تیراندازی در هنگام سرخوردن از طناب را به شخصیت اصلی بازی می دهند. برخی دیگر از این قدرت های نیز در زمان استفاده از سلاح ها و مخفی-کاری ها به کار شما می آیند. این قدرت ها به صورت خالکوبی هایی روی بدن جیسون خودنمایی خواهند کرد و هر چقدر این خالکوبی ها بیشتر شوند، شما به قهرمان افسانه ای آن ها نزدیک تر می شوید.

البته باز کردن این قدرت ها باعث می شود که مأموریت های بازی را بهتر و هیجان انگیزتر به پایان برسانید. بازگرداندن میزان سلامتی جیسون در بازی نیز با روند جالبی همراه است. تنوع گیاهی بازی تنها برای زیبایی بازی طراحی نشده است. گیاهان دارویی بسیار زیادی در میان آن ها دیده می شوند که با جمع آوری آن ها می توانید داروهایی برای بازگرداندن سلامتی خود درست کنید. در کنار این موضوع، در برخی مراحل با بسته های کمک های اولیه نیز روبرو می شوید که می توانید از آن ها استفاده کنید. در ابتدای بازی، جیسون به عنوان یک انسان معمولی که تا کنون در درگیری های این چنینی شرکت نداشته، با محدودیت های زیادی روبرو است.

به طور مثال او نمی تواند بیش از یک سلاح حمل کند و یا میزان سلامتی او کم است و سریع کشته می شود. حتی او در زمان تیراندازی نیز نمی تواند درست روی هدف تمرکز کند. به همین دلیل حتماً باید از قدرت هایی که در اختیار دارید، استفاده کنید تا جیسون رفته رفته توانایی انجام کارهای مختلف را بدست بیاورد. برای اینکه جیسون بتواند تجهیزات بیشتری حمل کند، نیاز به وسایل مختلفی دارد. این وسایل را نمی توانید از فروشگاهی خریداری کنید و باید آن ها را از طبیعت درخواست کرد. به طور مثال جیسون برای حمل پول بیشتر، نیاز به کیف جادارتری دارد و یا برای حمل سلاح بیشتر نیاز به کمربندی جدیدتر دارد.

قسمتی به نام Crafting در منوها وجود دارد که به وسیله آن می توانید این تجهیزات را ارتقاء دهید، اما برای درست کردن آن ها نیاز به پوست حیوانات مختلف دارید. در نقشه بازی مکان حیوانات مشخص شده که با رفتن به آن قسمت ها می توانید آن ها را شکار کنید، اما در این قسمت ها باید مواظب باشید که خودتان شکار نشوید! در بازی با کمپ های دزدان دریایی و برج های رادیویی مختلفی روبرو می شوید. پاکسازی کمپ ها امتیازات مختلفی را به شما خواهد داد و از کار انداختن برج های رادیویی باعث می شود تا نقشه به میزان بیشتری برای شما باز شود و همین طور سلاح رایگان به شما داده خواهد شد.

در زمان مبارزه ها نیز باید به این موضوع نیز توجه داشته باشید که دشمن از سمت های مختلفی می تواند شما را محاصره کند و سریع شما را از بین ببرد. هوش مصنوعی دشمنان در سطح بسیار خوبی قرار دارد و اگر بیش از حد در یک جا به مبارزه بپردازید، افراد بیشتری به سمت شما خواهند آمد. دشمنان می توانند با بی سیم و یا فعال کردن آژیر خطر یکدیگر را خبر کنند و شرایط را برای شما سخت تر کنند. به همین دلیل بازی المان های مخفی-کاری را نیز در بازی قرار داده است. با مخفی-کاری می توانید دشمنان را به وسیله چاقو از بین ببرید و جسد آن ها را پنهان کنید. حتی با این کار می توانید کمپ های مختلف را از وجود دزدان پاک کنید. البته مخفی-کاری در این بازی با چالش های زیادی همراه است.

شاید وقتی که در حال مخفی-کاری هستید، یک مار به شما حمله کند و موقعیت شما را لو دهد! استفاده از وسایل نقلیه مختلف مثل اتومبیل ها، موتور، جت اسکی، کایت و... نیز به شما این اجازه را می دهند تا بتوانید به قسمت های مختلف محیط بازی سفر کنید. مبارزه هایی که در روند داستانی بازی به نمایش درمی آیند حالت سینمایی و هیجان انگیزتری دارند و مبارزه جیسون و واس در صحنه های مختلف جذابیت خاصی به بازی بخشیده است. گیم پلی Far Cry 3 بسیار خلاقانه، چالش برانگیز و درگیر کننده است و کاری کرده که بازیکنان به تمام قسمت های بازی سفر کنند و کارهای مختلفی را برای پیشرفت انجام دهند.

نتیجه گیری

Far Cry 3 را می توان بهترین بازی سال 2012 نامید که متأسفانه حتی به قرعه کشی VGA 2012 هم نرسید. شاید کمتری کسی تا قبل از عرضه Far Cry 3 فکرش را می کرد که این بازی تا این حد عالی از کار دربیاید. Ubisoft با این اثر توانست کارنامه بسیار خوبی را در سال 2012 از خودش بجا بگذارد.



            نظرات (0)
چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:, ::
Amin AA77

بنظر می رسد که این Box Art برای تمام پلتفرم ها به همین شکل خواهد بود. BioShock: Infinite قرار است در 26 فبریه 2013 برای Xbox 360 ،PS3 و همچنین PC عرضه شود.



            نظرات (0)
یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:, ::
Amin AA77

همان طور که می‌دانید همواره یکی از عناوین انحصاری و موفق کنسول Xbox 360، سری فورتزا بوده است. آخرین نسخه این سری پیش از عرضه‌ی عنوان “فورتزا: افق”، “فورتزا موتوراسپورت ۴″ می‌باشد که در سال گذشته عرضه شد و نخستین ویژگی آن که همه را به تحسین واداشت گرافیک خیره کننده و بی‌نظیر آن بود؛ امّا کم و کاستی‌هایی نیز مانند وجود باگ‌های مختلف و دیگر اشکالات در بازی وجود داشتند که قابل چشم پوشی نیز نبودند. این بار استودیو “پلی‌گراند” تحت نظر شرکت مایکروسافت دست به ساخت یک “اسپین‌آف” از سری فورتزا با نام”فورتزا: افق” زده است که نسبت به عناوین پیشین این سری دچار تغییر و تحولات بسیاری شده و توانسته مخاطبان بیش‌تری جذب کند. قطعا پس از “هیلو ۴″ عنوان “فورتزا: افق” یکی دیگر از انحصاری‌های موفق Xbox 360 در سال جاری است که در این مطلب به بررسی آن خواهیم پرداخت.

نام:Forza: Horizon
سازنده: Playground Games
ناشر: Microsoft Studios
سبک: Racing(مسابقه‌ای)
پلتفرم: Xbox 360

فستیوال به سبک فورتزا

بازی از آن جایی آغاز می‌شود که کنترل یک اتوموبیل “آوانتادور” را در اختیار دارید و در حال عبور هستید که موضوعی در کنار خیابان توجه شما را جلب می‌کند. شما وارد فستویال یا همان جشنواره بزرگ شهر “کلرادو” می‌شوید که باید در آن با ماشین‌های دیگر رقابت کنید و پول بیش‌تری در بیاورید! همان طور که می‌دانید قرار دادن داستان در عناوین مسابقه‌ای چندان لازم نیست و اشکالی در بازی به وجود نمی‌آورد، اما این بار سازندگان بازی جهت ایجاد بهانه‌ای برای این مسابقات بزرگ در ابتدا داستان را در چند سکانس روایت می‌کنند؛ خبرنگاران با کنجاوی به این طرف و آن طرف می‌روند و همه جا غوغایی برپا است، چرا که جشنواره‌ای بزرگ در حال برگزاری است که قرار است شما نیز در آن شرکت کنید. اما نکته جالب این است که پس از این دیگر تا پایان بازی هیچ خبری از ادامه آن داستان و آن جشنواره و آن خبرنگاران و …نمی‌شود! درست است که قرار دادن داستان در عناوین مسابقه‌ای لزومی ندارد اما این بدان معنی نیست که داستان به یک باره رها شود و حتی در پایان بازی هم ما نفهمیم ماجرای آن جشنواره به کجا رسید. اما به هر حال همین نیز بهانه‌ خوبی برای شروع یکی از بهترین عناوین مسابقه‌ای است.

فستیوال عجیب!

گیم‌پلی “فورتزا: افق” همه چیز دارد؛ از مسابقه بسیار معمولی با تعداد ۸ اتوموبیل تا مسابقه‌ای دیوانه‌وار و عجیب با هلکوپترها و بالن‌ها!

پس از آغاز جشنواره باید به رقابت با دیگران در سطح پایینی بپردازید؛ در ابتدا هم تنوع ماشین‌هایی که در اختیار دارید کم است و هم قابلیت آن‌ها و همین موضوع انگیزه بالایی به شما می‌دهد تا بهتر بازی کنید و اعتبار بیش‌تری پیدا کنید.

تغییر اساسی که در گیم‌پلی عنوان “فورتزا: افق” نسبت به نسخه قبلی آن به وجود آمده است، آرکیدگونه شدن مسابقات است و این بار بر خلاف گذشته اصلی‌ترین هدف بازی شبیه‌ساز بودن و حرفه‌ای بودن آن مانند رقابت‌های واقعی نیست؛ بلکه این بار به شما توانایی آن داده می‌شود که کمی از واقعیت دورتر شوید و مسابقات متفاوت و هیجان انگیزتری را تجربه کنید. اما پس از این موضوع نخستین نکته‌ای که به چشم می‌خورد این است که تنوع مسابقات “فورتزا: افق” پس از مدتی کم و گاها تکراری می‌شوند که این نسبت به عنوان “فورتزا ۴″ یک پسرفت به شمار می‌آید؛ در این نسخه دیگر شاهد خیلی از رقابت‌های مختلف “فورتزا ۴″ که در طول گیم‌پلی از تکراری شدن آن جلوگیری می‌کردند، نیستیم.

انواع مسابقات “فورتزا: افق” را می‌توان به دو نوع “تک به تک” و “گروهی” تقسیم بندی کرد. یک سری از مسابقات کاملا معمولی هستند و آن‌ها را در همه عناوین مسابقه‌ای دیده‌ایم، یعنی مسابقات ۸ نفره که نوآوری جدیدی ندارند. یک گروه دیگر از مسابقات که هیجان زیادی دارند نیز مسابقه دادن با انواع هلی‌کوپترها و از این قبیل وسایل است که در نوع خود واقعا جالب و جدید هستند. مسابقات “تک به تک” که در آخر هر مرحله برگزار می‌شوند یکی از جذاب‌ترین مسابقات بازی هستند؛ طراحی این مسابقه‌ها که با یک ماشین دیگر و در مسیرهایی مناسب برگزار می‌شود باعث شده که این بخش آدرنالین خون شما را بسیار بالا ببرد و عمق هیجان را به شما نشان دهد! در صورت برنده شدن در این رقابت‌ها ماشین حریف شما متعلق به خودتان می‌شود.

یکی دیگر از تغییرات مثبتی که گیم‌پلی “فورتزا:افق” به خود دیده است، تغییر زمان شب و روز مانند واقعیّت است که این ویژگی باعث خلق صحنه‌ها و ابتداکارات بسیار در بازی شده است. اگر می‌خواهید به اندازه‌ای که وقتی شماره‌های نخست “رزیدنت اویل” را بازی می‌کردید، بترسید؛ پیشنهاد من به شما مسابقه دادن در کوهستان‌های دور افتاده و پر پیچ و خم دورن نقشه بازی و قسمت شمالی آن است! با توجّه به طراحی دقیق جانوران اطراف محیط نیز چه بسا با شیری، پلنگی چیزی هم مواجه شوید! این گونه مسابقات واقعا دلهره‌ آورند.

مسابقه با یک هواپیما! آن هم با یک ماشین تقریبا متوسط و جالبی‌اش این است که به راحتی می‌توان برنده این مسابقه شد!

هم‌چنین با توجه به تبدیل شدن محیط “فورتزا:افق” به یک دنیای Open World امکان مسابقه دادن در هر منطقه و در هر ساعت از روز فراهم است و با استفاده از این قابلیّت می‌توان شاهد صحنه‌های بسیار زیبایی مانند طلوع و غروب خورشید بود که به زیبایی هرچه تمام طراحی شده‌اند و هر منتقد سرسختی را به وجود می‌آورند!

با توجّه به Open World بودن بازی “فورتزا:افق”، می‌توان در هر منطقه‌ای از نقشه وسیع شهر “کلرادو” که واقعی است و با کمک عکس‌های ماهواره‌ای تهیه شده است؛ گشت و گذار کرد. هم‌چنین در گوشه و کنار این محیط وسیع مسابقه‌های ویژه‌ای قرار دارند که امتیاز برنده شدن در آن‌ها نسبت به مسابقه‌های درون جشنواره بسیار بیش‌تر است. علاوه بر این اگر خوب همه جای نقشه را بگردید به ماشین‌های قدیمی و زیبایی نیز بر می‌خورید که خود به خود به سوی آن‌ها جذب خواهید شد. امّا گشت و گذار در محیط بازی نیز به خودی خود دل‌پذیر است و حتّی می‌توان از منظره‌های بی‌نظیری که گاها” با آن‌ها برخورد می‌کنید عکس بگیرید و در قسمت آنلاین بازی آن را به دیگران نشان دهید.

این همان جاییست که گفتم بروید تا بترسید!بازی با زاویه درون ماشین و از چشم راننده نیز برخلاف خیلی از عناوین مسابقه‌ای دیگر لذت بخش است.

کنترل همه‌ی ماشین‌ها در “فورتزا: افق” بسیار خوش دست و عالی است و رانندگی آن هم با زاویه‌ای که از چشم راننده است واقعا حس خوبی برای بازی‌کننده دارد. امّا این خوش دست بودن و نرم بودن ماشین‌ها کمی آزار دهنده نیز می‌شود! برای مثال کنترل ماشین‌های امروزی و مدل بالا به همان اندازه نرم و خوب است که ماشین قدیمی که در گوشه‌ای از نقشه آن را پیدا کرده‌اید و برای چندین سال پیش است!

یکی از ویژگی‌های واقعا خوب و عالی “فورتزا: افق”، هوش مصنوعی کاملا بدون نقص و عالی آن است. خوش‌بختانه مانند عناوینی مثل “مست وانتد ۲″ شاهد این موضوع نیستیم که چند ثانیه پس از سرنگون شدن یکی از رقبا در خیابان همان ماشین بیاید و یک خراشی به ماشین ما بیندازد و فرسنگ‌ها از ماشین ما دورتر شود! در این عنوان اگر ماشینی را از مسیر منحرف کنید دیگر شانس برنده شدنش بسیار کم است و به راحتی هم از شما جلو نخواهد زد؛ حتی اگر با بالاترین درجه سختی بازی کنید. اما همراه با بالاتر بردن درجه سختی بازی کمی از ویژگی‌های آرکید گونه آن کم می‌شود و در عوض بازی کمی سبک شبیه‌سازتری نسبت به درجه‌های پایین تر پیدا می‌کند.

یک نمای کلی از نقشه کلرادو،در این نقشه وسیع همه جور منطقه و آب و هوایی وجود دارد.

تنوع ماشین‌هایی که در “فورتزا: افق” وجود دارند بسیار زیاد است و به ۱۲۰ نوع مختلف می‌رسد و چند راه برای دسترسی به آن‌ها وجود دارد؛ یکی شرکت در مسابقات و کسب پول و خرید آن‌ها، یکی مسابقه دادن به ماشین‌های دیگر به صورت “تک به تک” که در صورت پیروز شدن می‌تواند آن ماشین را مال خود کنید و …در نتیجه در قسمت تنوع ماشین‌های این عنوان محال است کمبودی احساس کنید.

یکی از ویژگی‌های مثبت دیگر و بسیار خوب “فورتزا: افق”، توانایی طراحی یک ماشین به دل‌خواه خود است. در اصل دست شما آن قدر در طراحی و اسپورت کردن ماشین باز است که احساس می‌کنید یک برنامه فوتوشاپ کامل در بازی وجود دارد؛ تا حدی که می‌توانید با دوستانتان عکس دست‌جمعی بگیرید و آن عکس را بر روی ماشین خود هک کنید!

اما یک نکته بسیار جالب و خوب که برای بهره گیری از امکانات ارتقای ماشین در “فورتزا: افق”  قرار داده شده است؛ وجود ۱۰۰ تابلو “آپگرید” در محیط وسیع بازی است که با تخریب هر یک از آن‌ها یک درصد تخفیف برای استفاده از امکانات مختلف دریافت می‌کنید؛ حال اگر همه ۱۰۰ تابلو را خراب کنید دیگر نیاز به خرج کردن پول هم نیست!

گیم‌پلی “فورتزا: افق” واقعا سرگرم کننده است و آن قدر مسابقات مختلف و چالش‌های هیجان انگیز در جای جای نقشه بازی وجود دارد که تا مدت‌ها می‌توانید خود را با همین بازی سرگرم کنید؛ فقط حیف که دقت در طراحی ماشین‌ها نسبت به “فورتزا ۴″ کمی افت کرده و علاوه بر این بعضی از اتوموبیل‌های معروف برخی نام‌های تجاری بزرگ نیز در بازی حضور ندارند.

بخش چند نفره بازی نیز مانند همه عناوین سری “فورتزا” دارای مودهای بسیار جذاب است و این بخش نیز ارزش این بازی را دو چندان می‌کند. در “فورتزا: افق” نیز مودهای مختلفی برای رقابت با دیگران به سبک‌های مختلف وجود دارد اما تا حدودی تفاوت زیادی با بخش چند نفره “فورتزا ۴″ ندارد؛ به هر حال پیشنهاد می‌کنم بخش چند نفره این بازی را هرگز از دست ندهید.

نورپردازی بازی واقعا زیباست.تعداد ماشین‌های موجود در بازی نیز آن قدر زیادند که وقتی آن‌ها را می‌بینید دلتان به حال خودتان می‌سود که چرا پول ندارید آن‌هارا بخرید!

معنای واقعی “افق”

گرافیک عنوان “فورتزا: افق” را می‌توان در یک کلمه توصیف کرد؛ “بی‌نظیر”، امکان ندارد با مشکل گرافیکی و یا افت فریم، باگ و هر چیز دیگری که مانع لذت بردن از بازی بشود، مواجه شوید. گرافیک این بازی به همراه نورپردازی آن واقعا تحسین برانگیز است و هیچ اشکالی بر آن وارد نیست. اگر به گشت و گذار در نقشه بازی بپردازید حتی یک گوشه‌ از نقشه را نیز پیدا نمی‌کنید که بدون ریزه‌کاری و دقت در طراحی آن وجود داشته باشد؛ همه محیط‌هایی که در این بازی مشاهده می‌کنید با جزئیاتی فوق‌العاده زیبا طراحی شده‌اند. نورپردازی بازی نیز از همیشه بهتر است و همین موضوع بازی را بیش‌تر به واقعیت نزدیک می‌کند. اما یکی از بزرگ‌ترین اشکالات “فورتزا: افق”، تخریب پذیری ماشین‌ها و در بعضی مواقع بخورد بسیار مصنوعی و خشک اتوموبیل‌ها در خیابان است. همه ماشین‌ها به دقت و به زیبایی تمام طراحی شده‌اند اما به نظر می‌رسد سازندگان بازی دوست نداشته‌اند به ماشین‌های درون بازی آسیبی برسد و بد قواره بشوند! چرا که بعضی مواقع برخوردهای بسیار سنگین و سختی را تجربه می‌کنید اما نهایتا شاید چراغ جلوهای ماشین بشکنند!

صداگذاری در “فورتزا: افق” به بهترین شکل ممکن انجام شده است؛ هر ماشین صدای مخصوص به خودش را دارد و با نزدیک شدن اتوموبیل‌های دیگر از پشت سر در مسابقات به خوبی صدای موتور آن‌ها حس می‌شود. موسیقی‌هایی نیز که برای این بازی در نظر گرفته شده‌اند مناسب هستند اما پس از مدتی تکراری می‌شوند و شاید بتوان گفت برای یک عنوان مسابقه‌ای این تعداد موسیقی لایسنس شده کم باشد.

در این‌جا یکی از ماشین‌های مدل بالای بازی را مشاهده می‌کنید؛ به دامنه کوه‌ها نگاه کنید، حتی چین‌خوردگی‌های دامنه کوه‌ها نیز دقیقا با ظرافتی وصف نشدنی طراحی شده‌اند.

در پایان باید گفت “فورتزا:ا فق”، یکی از عناوین بسیار عالی دنیای بازی‌های رایانه‌ای و در زمینه عناوین مسابقه‌ای است که از این پس قطعا هر عنوان مسابقه‌ای دیگری که منتشر شود با بازی بزرگی مانند “فورتزا: افق” مقایسه خواهد شد.




            نظرات (0)
سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:, ::
Amin AA77

نکته جالب درباره دنیای The Walking Dead که آقای رابرت کرکمن (Robert Kirkman) آن را ساخته، این است که درهای زیادی وجود دارند که به وسیله آن ها بتوان داستان های مختلفی را روایت کرد. شخصیت پردازی های این داستان آنقدر خوب بوده که بتوان در کنار روند اصلی، ماجراهای مختلفی را به وجود آورد. کتاب های کمیک، سریال تلویزیونی و یا بازی های ماجراجویی که استودیوی Telltale آن ها را به صورت قسمتی عرضه می کند، نشان دهنده پتانسیل بالای این داستان و دنیای خلق شده توسط آن هستند. حضور داشتن در یک دنیای Zombie Apocalypse به این معنا است که مرگ دقیقاً روبروی زندگی قرار گرفته و کوچکترین اشتباه، موجب مرگ می شود.

اما در این دنیا کسی جز دریل دیکسون (Daryl Dixon) نمی تواند این قدر خوب مقاومت کند و سرسختانه با زامبی ها مبارزه کند. قدرت های او باعث شده دریل یک هیولاکش عالی باشد. همچنین ویژگی های خاص او باعث شده که به عنوان شخصیت اصلی بازی The Walking Dead: Survival Instincts که توسط Terminal Reality در دست ساخت، انتخاب شود. یک بازی اول-شخص که بازیکنان در آن کنترل دریل را به دست می گیرند. بر خلاف داستانی که استودیوی Telltale در پیش گرفته، Terminal Reality روی فضای اکشن این دنیا تمرکز داشته است. داستان این بازی قرار است پیش درآمدی در آغاز ماجراهای فیلم باشد. جایی که ماجراجویی دریل و برادرش مرل (Merle) برای سفر به آتلانتا آغاز می شود.

همان طور که حتماً حدس زده اید، سفر این دو برادر امن نخواهد بود و سازندگان نیز با ایده "مرگ در هر گوشه و سایه ای کمین کرده است" دست به ساخت بازی زده اند. این موضوعی است که آنجل گونزالز (Angel Gonzalez) به آن اشاره می کند. او در ادامه صحبت هایش می گوید: "Walkerها در همه جا حضور دارند و شما نمی دانید که چه وقت و کجا به شما حمله می کنند و حتی نمی دانید که چند نفر خواهند بود و یا اینکه آیا آن ها باز هم در اطراف شما حضور دارند یا خیر! زامبی ها در این بازی همانند سریال، آرام حرکت می کنند، اما یک ماشین کشنده بی رحم هستند.

اگر خوش شانس باشید، می توانید تمام آن ها را از بین ببرید، اما در غیر این صورت یا باید فرار کنید، یا خواهید مرد." زمانی که با گروهی از Walkerها روبرو می شوید، باید به صورت مخفی-کارانه فعالیت کنید. باید از Walkerها دور بمانید تا آن ها متوجه حضور شما نشوند. اگر آن ها در حال تکه پاره کردن یک جنازه بودند، می توانید به آرامی از کنارشان عبور کنید و همچنین باید به این موضوع توجه داشته باشید که نباید مدت طولانی ای در جایی پنهان بمانید. صدا و بو می تواند نظر Walkerها را به شما جلب کند و از آنجایی که در بازی المانی برای نشان دادن میزان صدا و بو طراحی نشده، باید خیلی زیرکانه عمل کنید. سازندگان بازی HUDهای کمی در صفحه به کار برده اند تا بازیکنان بیشتر درگیر فضای اکشن شوند.

پس از چند مبارزه مختلف، کم کم به همان دریل دوست داشتنی در سریال تبدیل خواهید شد که به وسیله Crossbow خودش می تواند تمام Walkerها را از بین ببرد. سلاح، غذا و سایر تجهیزاتی که می توانید به همراه داشته باشید، نقش مهمی در بازی ایفا می کنند. باید به قسمت های مختلفی بروید و مکان های مختلفی را جستجو کنید، اما آیا این قسمت ها امن هستند؟ اگر به فروشگاهی که سر راه قرار دارد، مراجعه کنید، اتفاق خاصی رخ نمی دهد؟ همچنین در طول بازی با افراد مختلفی روبرو می شوید و می توانید تصمیم بگیرید که کدام یک از آن ها را به گروه خود اضافه کنید. The Walking Dead: Survival Instincts دارای قسمت CO-Op نیست، اما کارهای جالبی را با همکاری مرل در بازی انجام خواهید داد. گونزالز می گوید: "حضور مرل مربوط به آن قسمت از داستان می شود که آن ها می خواهند در این بازی آن را روایت کنند و بازیکنان خواهند دید که رابطه میان این دو برادر به چه صورت است و چه اتفاقی برای آن ها رخ می دهد." ظاهراً پرداختن به داستان مرل کار بسیار سختی است.

او یکی از شخصیت های بسیار مرموز یک سریال به حساب می آید و به نظر می رسد که در فصل سوم این سریال نیز بازمی گردد تا به جواب های خوبی در مورد او برسیم. اما صحبت هایی که این دو شخصیت در بازی انجام می دهند نیز می تواند بسیار جالب باشد. دریل در طول سریال از یک شخصیت سخت و بی احساس به یک فرد دوست داشتنی تر تبدیل شده و اما آیا مرل نیز در این ماجراها تغییر کرده است؟ این سوالی است که به نظر در بازی جواب آن را می گیریم. بازی کردن در نقش ضدقهرمانی مانند دریل می تواند بسیار بحث برانگیز باشد و خیلی ها نیز دوست دارند که با این شخصیت در دنیای پر از Walker این بازی حضور داشته باشند. اگر استودیوی Terminal Reality بتواند هم قسمت FPS و هم بخشی که مربوط به پیچیدگی شخصیت های بازی می شود را خوب پیاده سازی کند، این نسخه از بازی The Walking Dead: Survival Instincts می تواند بخش های جالبی از دنیای این مجموعه را به نمایش بگذارد.



            نظرات (0)
سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:, ::
Amin AA77
درباره وبلاگ


سلام من Amin AA77 امیدوارم از وبلاگ من خوشتان بیاد بیشتر نقد وبررسی بازیهای این از سایت WWW.PARDISGAME.NET نویسندگان=lord rayden-حمیدرضا نیکوفر-مجیدنور دوست
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بازی های رایانه ای و آدرس aa77.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.