بازی های رایانه ای AA77

شما می توانید با گفتن یك كلمه در بازی Halo Combat Evolved: Anniversary گرافیك را بین 10 سال پیش و نسل حاضر تغییر دهید و یا خشاب عوض كرده و نارنجك پرتاب كنید. شما می توانید اسلحه ها، دشمنان و وسایل نقلیه را در بازی با گفتن یك كلمه اسكن كنید و اطلاعات آن ها را بدست آورید. این بازی 15 نوامبر امسال عرضه خواهد شد.



           
سه شنبه 26 مهر 1390برچسب:, ::
Amin AA77

به تازگی یک گیمر ادعا کرده که همه وقت خود را بر روی بازی Dark Souls صرف کرده و توانسته این بازی سخت و پیچیده را فقط در عرض ۸۶ دقیقه به طور کامل به اتمام برساند.بله درست شنیدید فقط در ۸۶ دقیقه.


این گیمر واقعا باورنکردنی علاوه بر کامل کردن گیم پلی بازی ، تمام آیتم ها و میان برهای بازی را به اتمام رسانده است.


این در حالیست که خود سازندگان بازی Dark Souls گفته بودن که برای کامل کردن بازی نیاز به ۶۰ الی ۷۰ ساعت وقت است.


حالا نظر شما درباره ی این ۸۶ دقیقه چی هست ؟ آیا واقعا



           
سه شنبه 26 مهر 1390برچسب:, ::
Amin AA77

بازی Batman: Arkham City در پی امتیازات خیره کننده ای که دریافت کرد، امتیازات بالای دیگری هم بدست آورده که به شرح زیر هستند:

Game Informer – 10
Official PlayStation Magazine Australia – 10
Eurogamer – 9
ShopTo – Outstanding
Destructoid – 8.5
GiantBomb – 5/5
OXM UK – 9
Videogamer – 10
GameSpot – 9
Kotaku – N/A
The Telegraph – 5/5
G4 – 5/5
Eurogamer.de – 9
IGN – 9.5
Joystiq – 4.5/5
CVG – 9.5
GamersNet – 9.5
PlayFront – 9.5
GameTrailers – 9.3
SPOnG – 96%
IncGamers – 9
Digital Spy – 5/5
GamesVillage.it – 9.7
1UP – A
NowGamer – 9.4
Edge – 9

 

 


           
یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, ::
Amin AA77

Rockstar تأیید كرد كه L.A. Noire: The Complete Edition در تاریخ 8 نوامبر برای PC عرضه خواهد شد. در كنار بازی اصلی، در این بسته كدهایی است كه می توانید عناوین DLC بازی را هم دانلود كنید. Rockstar Leeds كار پورت این بازی را بر عهده داشته و نسخه PC قابلیت 3D هم دارد.

 



           
جمعه 8 مهر 1390برچسب:, ::
Amin AA77

در ابتدای این نسل، Microsoft سعی كرد تا بازی های بیشتری برای كنسول Xbox 360 نسبت به Xbox قبلی عرضه كند. بازی هایی انحصاری و بزرگ مثل Halo. آن ها برای این كار سراغ یكی از برترین ها در زمینه گرافیك و بخش چندنفره رفتند كه قبلاً در كارنامه خود سری موفق Unreal Tournament را داشتند. نتیجه Gears of War شد كه پس از دو نسخه، می توان آن را در كنار Halo محبوب ترین بازی انحصاری این كنسول نامید. پس از وقایع نسخه دوم، حال به آخرین بخش از این سه گانه رسیده تا پایانی بر داستانی كه در سال 2006 آغاز كرده بود، دهد.

داستان

داستان بازی درست بعد از وقایع Gears of War 2 اتفاق می افتد. پس از جاری شدن آب در سیاره Sera و كشته شدن تعداد زیادی از Lucastها، در نسخه سوم با فاجعه های عظیم تری روبرو می شویم. بیشتر نیروهای COG از بین رفتند و اینبار موجوداتی خطرناك تر از Lucastها، یعنی Lambentها مقابل انسان ها ایستاده اند. بازی در یك كشتی بزرگ شروع می شود كه تعداد زیادی از نجات یافتگان در آنجا هستند، اما این كشتی هم در امان نیست و Lambentها حمله مرگ آوری به آن می كنند و حال شما باید از این مخمصه جان سالم به در ببرید. تغییرات زیادی در شخصیت ها اتفاق افتاده است. دام (Dom) پس از مرگ ماریا (Maria) در نسخه دوم، افسردگی گرفته است.

آنیا (Anya) از پشت كامپیوتر بلند شده و لباس رزم بر تن كرده و ماركوس (Marcus) هم اینبار با ماجرای احساسی تری روبرو می شود. در ادامه، Chairman Prescot پس از رها كردن COG دوباره بازمی گردد، ولی جوخه دلتا (به طور كلی هیچ كس) با او خوب رفتار نمی كند، چون همه وی را خیانت كار می دانند. او یك دیسك به ماركوس می دهد و اشاره می كند كه اطلاعات جالبی در آن است. پس از اجرا كردن دیسك، ما پدر ماركوس را می بینیم. در نسخه قبل صدای او را شنیدیم، ولی اینبار چهره وی معلوم است كه می گوید ملكه Lucastها او را گروگان گرفته است. حال ماركوس یك هدف بیشتر ندارد و بقای بشریت به همین یك هدف او وابسته است.

ماركوس باید هر طور شده پدر خود را پیدا كند. این موضوع، هم یك مسئله شخصی است و هم می تواند پایان دهنده جنگ طولانی انسان ها با Lucastها باشد. داستان Gears of War 3 در قیاس با دو نسخه قبل به اوج خود رسیده است. در حالیكه بازی های مختلف بازار آنچنان روی این بخش تمركز نمی كنند، داستان GOW3 حماسه را با صحنه های احساسی و دلاوری تركیب می كند. شخصیت های این شماره بسیار زیادتر شده اند و هر كدام از آن ها دغدغه هایی دارند و اینبار تمام آن ها به هم اهمیت می دهند و دیگر نمی توان نام آن را جوخه دلتا نامید، بلكه خانواده دلتا نامی جایزتر است. از آنجایی كه GOW3 آخرین قسمت از سه گانه این بازی است، Epic Games سعی كرده به بیشتر سوالات پاسخ دهد و پایانی مناسب برای آن تدارك ببیند. پایان بازی یك سری از مسائل را هم نگه می دارد تا راه برای ساخت نسخه چهارم باز باشد. به طور كلی آماده صحنه های عظیم و اتفاقاتی كه ممكن است اشك از چشمانتان جاری كند، باشید.

گرافیك

Gear of War 3 یكی از خیره كننده ترین گرافیك های این نسل را دارا است. Epic نهایت استفاده را از موتور UE3 كرده و نتیجه یك بازی بسیار زیبا شده است. اینبار رنگ بندی ها بسیار روشن و شاد هستند و یك سری تكنیك كاملاً جدید به بازی اضافه شده اند. بازی از نظر رنگ آمیزی گاه خیلی شبیه به Bulletstorm و یا Enslaved می شود. نكته ای كه من را خیلی جذب كرد، استفاده از فیلترینگ های پر تعداد بوده است. شما مشغول مشاهده یك غار تاریك با نورهای زرد هستید و ناگهان فیلترینگ اصلی كنار رفته و یك فیلترینگ جدید به رنگ های آبی و یا زرد به بازی اضافه می شوند. این مسائل هستند كه تا آخر بازی شما همیشه با سورپرایزهای بصری روبرو هستید، چون به نظر می رسد كه ناگهان با یك بازی كاملاً جدید از نظر گرافیكی روبرو هستید.

محیط ها خیلی با جزئیات و زیبا كار شده اند. محیط های تاریك مثل قبل با رنگ های مرده كار شده اند و محیط هایی مثل ساحل بسیار زیبا و چشم نواز هستند. بافت ها از كیفیت بسیاری خوبی برخوردار هستند، ولی متأسفانه هنوز هم برخی نابرابری ها بین بافت ها دیده می شوند كه در كنار تصویر زیبا و با كیفیت بازی واقعاً زشت هستند. بعضی شخصیت های فرعی هم كیفیت پایینی دارند و به كیفیت شخصیت های اصلی نمی رسند. Lip Synch بازی خوب است، ولی در سالی كه بازی مثل Uncharted 3 ،L.A. Noire و... عرضه شده اند، این بخش كمی عقب می ماند. در نهایت Gears of War 3 قطعاً یكی از زیباترین بازی ها از نظر گرافیكی است كه از نهایت قدرت Xbox 60 استفاده كرده است.

موسیقی/صداگذاری

گذشته از دیالوگ های عالی، به شخصه در كنار غم و ناراحتی های بازی، وقتی آن را تمام كردم حسابی خندیدم. دیالوگ های بسیار بامزه ای در بازی رد و بدل می شوند و شخصیت های کول (Cole) و برید (Baird) هم خیلی پر رنگ تر از قبل شده اند و قبول دارم که کول به تنهایی چند سالی شما را جوان خواهد كرد! دیالوگ ها همانند صحنه ها و داستان با احساس بیان شده اند و تأثیر زیادی در القای جو لازم داشته اند. صداگذاری محیط هم فوق العاده است. صدای گلوله، فریاد سربازها، انفجار و پیچیدن صدای فریاد موجودات مختلف، یك میدان نبرد عظیم در اسپیكرهای شما ایجاد می كنند. موسیقی هم مثل قبل خیلی حماسی است و استفاده از سازهای بادی سنگین همچنان حس جنگ های بزرگ بازی را ارتقاء می دهد. در بعضی صحنه های غم انگیز، صدای تكنوازی پیانو شما را كاملاً غرق صحنه می كند و در نهایت می توان Gears of War 3 را در بخش صدا یك حماسه بزرگ نام داد.

گیم پلی

هنوز هم مثل قبل با یك گیم پلی اعتیاد آور و بسیار سرگرم كننده روبرو هستیم. هنوز هم قانون اول بازی، سنگر گیری است و به طور كلی مبنای كلی گیم پلی تغییر نكرده است. حركت ها خیلی نرم و سریع تر شده اند و دوربین بازی در موقعیت بهتری قرار گرفته و خیلی خوب عمل می كند. تعداد اسلحه های این شماره واقعاً خیره كننده است. علاوه بر سلاح های محبوب قبل، یكی دو جین تجهیزات جدید هم به بازی اضافه شده اند. Retro Lancer همان Lancerهای معمولی هستند كه قبلاً در جنگ های Pendulum استفاده می شدند.

قدرت این اسلحه بیشتر از Lancerهای معمولی است، ولی لگد بسیار بیشتری می زنند و به جای اره برقی یك تیغه بزرگ زیر آن ها مجهز شده كه در فواصل نزدیك مثل اره برقی قوی نیستند، ولی اگر كسی را در دور هدف بگیرید، می توانید اسلحه را گرفته و دوان دوان به سمت او حركت كرده و به سبك جنگجوهای دوران جنگ صلیبی هدف را سلاخی كنید! یكی از سلاح های جالب بازی Digger است كه همانطور كه از اسمش پیداست، وقتی هدف می گیرید تیر یا بمب آن زیر زمین را كنده و از زیر به سمت دشمن می رود و منفجر می شود. با این اسلحه می توانید حتی دشمنانی كه پشت سنگر هستند را هم سورپرایز كنید. یك اسلحه جالب هم به بازی اضافه شده كه Vulcan نام دارد.

این اسلحه همان Machine-Gun بزرگ است كه به یك مخزن تیر وصل است. اگر به صورت Co-Op بازی كنید، یكی از شما باید مخزن را در دست بگیرد و آن را بچرخانید و دیگری شلیك كند. این اسلحه هم در جنگ های Pendulum استفاده می شده. سلاح های زیادی به بازی اضافه شده اند كه خیلی جذاب هستند. كشف كردن آن ها را بر عهده خودتان می گذاریم. طراحی مراحل GOW3 به اوج خود رسیده است. تقریباً هر مرحله در یك محیط كاملاً جدید و متنوع اتفاق می افتد. محیط هایی مثل عرشه كشتی، بیابان، غارها، تالارهای بزرگ و... تنوع زیادی به مراحل و نمایش قدرت های گرافیكی داده اند.

در بعضی از مراحل می توانید به صورت مخفیانه پیش بروید و یا اینكه با ایجاد سر و صدا یك جنگ همه جانبه تشكیل دهید. هر چند روند بازی همانند دو نسخه قبل است و كمی وارد تكرار شده، ولی Epic Games تمام سعی خود را كرده كه حداقل با محیط ها و چیدمان مراحل به بدنه اصلی آن تنوع ببخشد. هوش مصنوعی دشمنان و یاران خودی خیلی بهتر شده و جایگیری هر كدام از این هوش مصنوعی ها خیلی منطقی و زیبا كار شده است. البته هنوز هم بعضی رفتارهای عجیب دیده می شوند، ولی اگر با دید باز به این موضوع نگاه كنیم، پیشرفت های زیادی را در این قسمت می بینیم. بخش چندنفره بازی هم مسلماً یكی از جذاب ترین قسمت های Gears of War است.

این قسمت از سه بخش كلی Versus ،Horde و Beast تشكیل شده كه واقعاً یك مجموعه عظیم را در بر دارد. قسمت Versus شامل مودهای معمول بخش چندنفره هستند كه البته دو تا سه قسمت جدید هم به آن ها اضافه شده اند و قابلیت تعداد بالای بازیكن ها در آن، جذابیت آن ها را دو چندان كرده است. قسمت Horde كه در واقع نسخه دوم از بخش محبوب Horde هست هم طرفداران زیادی دارد. در این بخش باید با دوستان خود جلوی Waveهای مختلف دشمنان ایستادگی كنید و با رد كردن هر Wave وارد Wave بعدی شوید كه خیلی سخت تر از قبل می شود. قسمت Beast هم كه تازه به بازی اضافه شده، خیلی جالب است.

شما در این بخش در نقش تمام شخصیت های منفی بازی یعنی Lucastها و یا Lambentها قرار می گیرید و حال باید با انسان ها و COGها مبارزه كنید. شخصیت های اصلی مثل ماركوس و یا دام باید در این بخش Execution بشوند و باید تا می توانید در این بخش شر باشید. نسخه دوم Gears of War تغییراتی در بخش چندنفره داشت كه زیاد برای طرفداران بازی خوشایند نبود. یكی از مشكلات دیگر بخش چندنفره بازی پیدا نشدن Matchها و مشكلات سرور بود كه Epic Games قول داده بود این مشكلات را حل كند. خوشبختانه بازی در این بخش بیشتر شبیه به نسخه اول شده، ولی هنوز هم مشكل پیدا نشدن Match در بازی دیده می شود كه البته امید می رود با كمی گذشت زمان از عرضه بازی این موارد هم حل شود. همزمان با عرضه بازی یك Update هم برای آن عرضه شد كه متأسفانه مشكلاتی مثل خراب كردن فایل های Save پس از نصب آن شنیده شده كه به شخصه با چنین موضوعی مواجه شدم و Saveهایم پس از انجام این Update از بین رفتند.

نتیجه گیری

آخرین بخش از داستان ماركوس فنیكس و جوخه دلتا به زیبایی تمام شد و نسخه سوم هر آنچه كه نسخه های قبل سعی در رسیدن به آن داشتند را تكمیل می كند و یك سری استانداردهای جدید خلق می كند. بازی از نظر داستان بسیار جذاب، از نظر گرافیك خیره كننده و از نظر صدا و موسیقی شنیدنی است.

 



           
جمعه 8 مهر 1390برچسب:, ::
Amin AA77

اولین اطلاعات از بازی Dead Space 3 به طور غیر رسمی منتشر شد. بر اساس اطلاعات منتشر شده، سفینه آیزک (Isaac) در این بازی در یک سیاره یخ زده به نام Tau Volantis سقوط می کند. آیزک بر این باور است که تنها بازمانده این حادثه است، اما با پیشرفت در بازی با بازمانده های دیگر این سفینه برخورد می کند و متوجه می شود که شخصیت الی (Ellie)  به طرف تأسیساتی که در این سیاره وجود دارد، رفته است. در ادامه بازی آیزک با شخصیت دیگری به نام جنیفر (Jennifer) روبرو می شود. این سه شخصیت نقش مهمی را در این نسخه ایفا می کنند. هنوز این اطلاعات به طور رسمی تأیید نشده، اما به نظر می رسد که EA نقشه های زیادی برای این بازی در سر دارد.



           
چهار شنبه 6 مهر 1390برچسب:, ::
Amin AA77

CD Projekt اعلام کرد که نسخه Xbox 360 بازی The Witcher 2 روی 2 دیسک عرضه خواهد شد. این خبر در نمایشگاه Eurogamer Expo توسط جان کریزیستیف بیلکی (Jan Krzysztif Bielecki) از این استودیو اعلام شد. او اعلام کرد که این بازی روی بیش از یک دیسک عرضه خواهد شد و تعداد آن به سه عدد نمی رسد. این بازی در سه ماه اول سال 2012 برای Xbox 360 عرضه می شود.

 


           
دو شنبه 4 مهر 1390برچسب:, ::
Amin AA77

ایده كنترل كردن عروسك های خیمه شب بازی با Kinect خیلی جالب است، ولی موضوع جالب تر اینجاست كه Twisted Pixel یك بازی وسترن را در قالب چنین نمایشی جای داده و حال شما باید با دستان خود عروسك خیمه شب بازی این داستان را حركت بدهید.

داستان

داستان The Gunstringer آنچنان چیز خاصی ندارد، ولی باز جای شكرش باقی است كه یك نیمه داستانی در یك بازی Kinect ببینیم! ابتدا پشت صحنه یك نمایش خیمه شب بازی را نشان داده می شود. مردم روی صندلی های خود می نشینند و آماده تماشای نمایش هستند. بچه های Twisted Pixel عروسك Gunstringer را روی صحنه می برند و یك گونی خاك روی او می ریزند و یك سنگ قبر هم بالای سرش می گذارند. از اینجاست كه پرده ها كنار می روند و راوی داستان، نمایش را روایت می كند. داستان در غرب وحشی اتفاق می افتد. یك هفت تیركش معروف همراه با همكاران خود انواع و اقسام جرم ها را انجام داده اند، ولی همدستانش به وی خیانت كرده و او را می كشند. طی یك اتفاق عجیب Gunstringer از قبر خود بیرون می آید، خیزان خیزان حركت كرده و سپس تعادل خود را بدست می آورد و تصمیم می گیرد که انتقام خود را از همدستان سابقش بگیرد. داستان خیلی ساده و البته كلیشه ای است و صرفاً بهانه ای برای اجرای گیم پلی آن است.

 

گرافیك

گرافیك بازی از نظر تكنیكی به هیچ وجه حرفی برای گفتن ندارد، ولی تا به حال هم بازی خیره كننده ای در زمینه گرافیك روی Kinect عرضه نشده است. از طرفی بعضی طراحی ها جالب هستند، مثل درخت های كاغذی و یا دست واقعی انسانی كه وارد تصویر می شود و خرابكاری می كند و یا طراحی خنده دار دشمنان كه بیشتر مناسب بچه ها است. بازی داخل یك دكور اتفاق می افتد، پس محیط ها به غیر از خاك روی زمین (كه بد هم كار شده است) واقعی نیستند.

موسیقی/صداگذاری

در طول بازی صدای تماشاگران را می شنوید كه به حركات شما پاسخ می دهند. مثلاً اگر چند نفر را طی یك حركت بكشید، هورا می كشند و یا اگر تیر بخورید، صدای هیجان آن ها را می شنوید. راوی بازی هم نقش خود را به خوبی ایفاد كرده است. صدای جالب او و گزارش تمام كارهایی كه روی صفحه بازی انجام می دهید، خیلی جالب است و جوی جالب به داستان و فضای The Gunstringer داده است. موسیقی بازی هم هیجانی كار شده و آهنگ های قدیمی مناسب با زمان بازی در آن شنیده می شوند.

گیم پلی

همانطور كه گفته شد، در این بازی شما كنترل نخ های یك عروسك (Gunstringer) را بر عهده دارید و باید یك نمایش پر حادثه را به مخاطبان نشان دهید. محیط های بازی همه داخل دكور اتفاق می افتند و گاهی می توانید تماشگران را هم از داخل محیط غرب وحشی بازی ببینید. با دست چپ باید نخ ها را تكان دهید كه اصولاً به چپ و راست رفتن و پریدن محدود می شوند، چون حركات شخصیت اول On-Rail است و خودش حركت می كند و شما فقط باید مسیر او را مشخص كنید و یا از روی موانع بپرید. تیراندازی بازی هم جالب است. با دست راست خود باید نشانه ها را روی هدف ها ببرید و با بالا بردن بازوی خود (مثل شلیك كردن اسلحه) می توانید شلیك كنید.

هر چقدر كه هدف گیری كرده باشید، به همان میزان هم با یك حركت شلیك می كنید. یعنی می توانید در یك لحظه با شش گلوله داخل اسلحه خود شش نفر را از بین ببرید. در مراحل جلوتر، بصورت دو اسلحه هم می توانید حمل كنید كه طی بعضی صحنه های جالب باید با دو دست خود شلیك كنید. از كلاغ ها تا گاوه ها و گنگسترها قابل شلیك هستند و بعضی وقت ها با شلیك به بسته های TNT می توانید انفجار بزرگی در محیط ایجاد كنید. بعضی مراحل بازی به صورت دو بعدی هستند و باید از موانع جاخالی داده و پیشروی كنید. این مراحل كمی شبیه به LittleBigPlanet كار شده اند. گیم پلی بازی چیز خاصی ندارد و بیشتر فضای خنده دار و جالب آن جذاب است. Boss Fightهای بازی هم همان رفیق های قدیمی شما هستند كه باید انتقام خود را از آن ها بگیرید. Gunstringer یك بازی كوچك است كه در 4 ساعت تمام می شود.

نتیجه گیری

The Gunstringer یك بازی كوچك است كه حتی قیمت آن هم نصف قیمت معمول است. همین ایده جالب و ساده بودن و قیمت مناسب آن، از نكات مثبتش به حساب می آیند و برای كسانی كه Kinect دارند، به خصوص افراد كم سن می تواند خیلی جذاب باشد.

 

 



           
یک شنبه 3 مهر 1390برچسب:, ::
Amin AA77

 


امروز فیفا 12 برای ایکس باکس لینک شده


این بازی بری روی دیسک های معمولی عرضه میشود یعنی رو دیسک XGD2 عرضه میشود


و نیازی به آپدید فریمورLT 2.0 نیست


اینطور که معلوم هست هدف مایکروسافت برای عرضه این فرمت فقط اضافه شدن حجم هست


اطمینان میدم که گیرز 3 و همیطور بشه

اینجا را کلیک کنید تا این تصویر را در اندازه واقعی آن ببینید.
http://www.fifasoccer12game.poklok.net/images_products/FIFA-Soccer-12-Xbox-360.jpg


منبع:XBOX360ISO


http://www.xbox360iso.com/forumdisplay.php?f=24



           
یک شنبه 3 مهر 1390برچسب:, ::
Amin AA77

سایت رسمی C4EVA اعلام کرد که قفل بازی های XGD3 شکسته شده و قابل رایت بر روی دیسک های DVD R DL شده است .و همین طور اعلام شده که همانند گذشته میتوان با رایت  regular DL media انها را بر روی دیسک رایت کرد .(xbox360)  x360



           
یک شنبه 3 مهر 1390برچسب:, ::
Amin AA77

رقابت Call of Duty و Battlefield امسال وارد فصل تازه ای شده است. حتی کار به جایی رسیده که سازندگان و مسئولان دو کمپانی Activision و EA با توپ پر به جنگ هم می روند و در صحبت های مختلف، بر بازی رقیب می تازند! با این حال و هوای به وجود آمده، این سوال پیش می آید که کدام یک از این عنوان ها، واقعاً ارزش خریدن را دارد؟ البته باید به این نکته هم اشاره کرد که در کشور ما که قیمت بازی ها از 3 هزار تومان تجاوز نمی کند، شاید این موضوع چندان مهم نباشد! اما به هر حال ما در این مطلب به معرفی نقاط قوت هر کدام از این دو بازی می پردازیم و این شما هستید که باید تصمیم بگیرید کدام یک بهتر هستند.

 

Modern Warfare 3

سری بازی های Call of Duty همیشه عناوینی بسیار سریع بوده اند که قسمت تک نفره تقریباً کوتاهی داشته اند. این موضوع در سری Modern Warfare مشخص است. بازی Modern Warfare 3 نیز پا جای نسخه های قبلی MW گذاشته و در قسمت تک نفره بازیکنان را به نقاط مختلف دنیا می برد. اکشن سریع، همچنان برگ برنده این بازی به حساب می آید. تا آنجایی که مشخص شده، صحنه های سینمایی و حماسی زیادی در بازی وجود دارند که بخش داستانی را بسیار هیجان انگیز کرده اند. با توجه به سابقه سری بازی های Modern Warfare در نمایش یک قسمت تک نفره عالی، به نظر می رسد که از این نظر نسبت به BF3 برتری داشته باشد.

بخش چندنفره!

Modern Warfare 3 دارای قسمت های جدیدی در بخش چندنفره است. این بخش به بازیکنان پاداش های مختلفی می دهد. پاداش هایی که تنها برای کشتن به بازیکن داده نمی شوند. در این بازی مودهای کاملاً جدیدی مانند Team Defender و سلاح های جدید و سیستم پیشرفت تازه ای برای بازیکنان طراحی شده اند. همچنین آیتم های مختلفی برای سلاح های گوناگون طراحی شده که بازیکنان می توانند به وسیله آن ها سلاح خود را به شکلی دیگر دربیاورند. به طور کلی بخش چندنفره بسیار هیجان انگیزی در این بازی طراحی شده و از بالانس بهتری نسبت به نسخه های قبلی برخوردار است.

صحنه های حماسی!

 در این نسخه، دنیا را در جنگ مشاهده خواهید کرد. جنگی به شدت خونین. هر چه باشد، جنگ جهانی سوم را در این بازی شاهد خواهید بود. این بازی قرار است حماسی تر از نسخه های قبلی باشد. در دموهای به نمایش درآمده از این عنوان، بخصوص دموی E3، تنها بخشی از این نمایش نفس گیر منتشر شد. شهرهایی مانند نیویورک در آتش جنگ می سوزند. گیم پلی بازی نیز به صورتی طراحی شده که فضای آن، بازیکنان را تحت تأثیر قرار دهد. در سری بازی های BF صحنه های حماسی زیادی مانند آنچه در Call of Duty وجود دارد، دیده نمی شود!

ارزش تکرار زیاد

سری بازی های Call of Duty از آن عنوان هایی هستند که ارزش بالایی در بازی کردن دارند. به طور مثال می توان به عناوین World at War یا Modern Warfare اشاره کرد که هنوز که هنوز است، بازیکن ها دست از سر آن ها برنداشته اند و این عنوان ها هنوز برای آن ها قدیمی نشده اند. این موضوع بر خلاف آن چیزی است که برای بسیاری از بازی ها رخ می دهد. هنوز می توان در بخش آنلاین بازی Modern Warfare بازیکن های زیادی را پیدا کرد که مشغول بازی کردن هستند. این سری از بازی ها واقعاً از ارزش تکرار زیادی برخوردار هستند. بازی کردن به صورت Co-Op در قسمت چندنفره هم هیجان بازی را زیاد کرده و بازیکنان می توانند چند باری هم این قسمت ها را با دوستانشان بازی کنند.

نتیجه

Modern Warfare 3 به شدت حماسی به نظر می رسد و همانند BF3 آنقدر واقعی طراحی شده که نفس ها را در سینه حبس می کند و هیجانی بی مثال را به بازیکنان انتقال می دهد، اما شاید بخش تک نفره کوتاه عاملی باشد که باعث شود این هیجان دوام چندانی نداشته باشد. تغییرات ایجاد شده در بخش چندنفره باعث شده که آن قسمت هم عالی به نظر برسد.

 

Battlefield 3

یکی از برتری های بزرگ Battlefield 3 نسبت به Modern Warfare 3 همین موتور بازیسازی Frostbite 2 است. این موتور بازیسازی نه تنها یک فضای بسیار واقعی و خیره کننده را به وجود آورده، بلکه یکی از چشم نوازترین جلوه های بصری در بین بازی های موجود را پیش روی بازیکن قرار می دهد. توجه به جزئیات بسیار عالی است. نورپردازی بازی بسیار شگفت انگیز است و انیمیشن ها این حس را به بازیکن منتقل می کنند که واقعاً با سربازان واقعی روبرو است.

 

تخریب پذیری فوق العاده محیط!

سری بازی های Battlefield به خاطر محیط های به شدت تخریب پذیرشان مورد توجه بوده اند. BF3 نیز آمده تا با فیزیک بی مثالش، همه بازی های اکشن را به چالش بکشد! تخریب پذیری محیط در بازی BF3 شگفت انگیز است و به مراتب از نسخه های قبلی Battlefield بهتر است. در Bad Company 2 می توانستید برای از بین ساختمان ها هر کاری که خواستید، انجام دهید. حال با Frostbite 2 همه چیز رنگ و بوی دیگری به خود گرفته و این موضوع به مراتب هیجان انگیزتر شده است.

به شدت واقعی

سری بازی های BF همیشه محیط های واقعی را پیش روی بازیکنان قرار می دهند. محیط هایی که بازی کردن در آن ها و لذت تیراندازی در آن ها را نتوان در بازی های دیگر تجربه کرد. در این بازی همه چیز بسیار بهتر شده است. سلاح های واقعی، صداگذاری بسیار عالی و شگفت انگیز در کنار تخریب پذیری فوق العاده، این بازی را بسیار واقعی جلوه می دهند. BF3 واقعی تر از سایر BFهای موجود طراحی شده و از این نظر فاصله زیادی با Modern Warfare 3 پیدا کرده است. برای کسانی که به دنبال یک تجربه واقع گرایانه هستند، این عنوان به شدت پیشنهاد می شود.

بخش چندنفره هیجان انگیز!

شاید سری بازی های Call of Duty بخش چندنفره بسیار خوبی داشته باشند، اما این موضوع دلیل نمی شود که Battlefield 3 قسمت چندنفره بدی داشته باشد. سری Bad Company از جمله بازی هایی بودند که بخش چندنفره آن را می توان به عنوان سمبلی برای بازی های تیراندازی نام برد. البته باید به این موضوع هم اشاره کرد که سری بازی های BF همیشه دارای بخش چندنفره بسیار قدرتمندی بوده اند و همیشه برای این قسمت شناخته می شدند. بخش چندنفره بازی Battlefield 3 بسیار عالی است و ارزش ساعت ها وقت سپری کردن در آن را دارد. Modهای متنوع تر از MW3، میزان بازیکنان بیشتر (64 بازیکن روی PC) این قسمت را به برگ برنده این عنوان تبدیل کرده است.

نتیجه

اگر خواهان تجربه یک بازی به شدت واقعی هستید که جنگ های نظامی را به نمایش درمی آورد، Battlefield 3 عنوان با ارزشی است و حتماً ارزش خرید را دارد. همچنین بخش چندنفره آن بسیار فوق العاده خواهد بود و تمام بازیکنان را وسوسه می کند که یکبار آن را تجربه کنند. در کنار موارد نام برده شده، بخش داستانی بازی به مراتب طولانی تر از Modern Warfare 3 است.



           
جمعه 1 مهر 1390برچسب:, ::
Amin AA77

استوديو فيلم سازي Legendary Pictures اعلام كرد كه فيلم Mass Effect به طور كامل در مورد جان شپرد، شخصيت مرد بازي خواهد بود، نه شخصيت زن آن. جاي خوشحالي است كه هنوز پروسه ساخت اين فيلم در دست كار است.

 



           
جمعه 1 مهر 1390برچسب:, ::
Amin AA77

امسال اعلام شد كه TGS ركورد شلوغ ترین نمایشگاه خود را شكست. 86,200 نفر از آن بازدید كردند كه در تاریخ این نمایشگاه بی سابقه بوده است.

 



           
سه شنبه 29 شهريور 1390برچسب:, ::
Amin AA77

EA Sports اعلام کرد که آن ها از هم اکنون کار ساخت بازی FIFA 13 را آغاز کرده اند. بر اساس گفته های آقای دیوید روتر (David Rutter) تهیه کننده این سری از بازی ها، نسخه Xbox 360 بازی FIFA از کنترلر Kinect پشتیبانی می کند. او همچنین به این موضوع اشاره کرد که آن ها در این چند سال یاد گرفته اند که بازی جدیدشان را اصلاح کنند و در نسخه جدید هم قطعاً تغییراتی در گیم پلی وجود خواهد داشت.

 



           
دو شنبه 28 شهريور 1390برچسب:, ::
Amin AA77

EA

اعلام کرد که بازی Need for Speed: The Run در تاریخ 1 دسامبر امسال در بازار ژاپن عرضه خواهد شد. ناشر بازی در این کشور Sega خواهد بود.

 


           
یک شنبه 27 شهريور 1390برچسب:, ::
Amin AA77

به نظر می رسد که Rockstar بیش از 105 میلیون دلار برای ساخت Max Payne 3 هزینه کرده است. این خبر را یکی از آنالیزورهای صنعت گیم، آرویند باتیا (Arvind Bhatia) اعلام کرده است. او گفته که پنج سال از زمانی که این بازی در مرحله ساخت قرار گرفته، می گذرد و این بازی برای اینکه هزینه هایش را بازگرداند، باید چهار میلیون کپی فروش داشته باشد.



           
سه شنبه 22 شهريور 1390برچسب:, ::
Amin AA77
MGS: Peace Walker

MGS: Peace Walker

تایید حالت Co-Op چهار نفره آنلاین برای بازی Peace Walker HD

نسخه HD شده بازی Peace Walker که یکی از بازی های کالکشن MGS HD می باشد دارای حالت Co-Op چهار نفره آنلاین خواهد بود. هیدئو کوجیما این خبر را شخصا در صفحه توییترش تایید نمود و یک تصویر نیز از انجام این حالت توسط خودش را ضمیمه این خبر کرد. بخش Co-Op بازی با نرخ فریم ۶۰ بر روی شبکه های PlayStation Network و Xbox Live قابل بازی خواهد بود.

کالکشن MGS HD ماه نوامبر امسال برای PS3 و X360 عرضه خواهد شد.



           
یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:, ::
Amin AA77

کمپانی Rockstar تصاویر جدیدی از DLC جدید بازی Red Dead Redemption منتشر کرد. این DLC که Myths and Mavericks نام دارد، به صورت رایگان در تاریخ 13 سپتامبر روی شبکه های PSN و XBL عرضه خواهد شد. این DLC دارای شخصیت ها، نقشه ها و آیتم های جدید برای بخش چندنفره خواهد بود.



           
جمعه 18 شهريور 1390برچسب:, ::
Amin AA77

جدیدترین تریلر منتشر شده از بازی Forza Motorsport 4 را می توانید از این لینک مشاهده کنید. این بازی ماه آینده برای Xbox 360 راهی بازار خواهد شد.



           
سه شنبه 15 شهريور 1390برچسب:, ::
Amin AA77

نسخه Hardened Edition بازی Call of Duty: Modern Warfare 3 با قیمت 100 دلار رونمایی شد. این نسخه دارای یک DLC انحصاری، بسته بندی فلزی، اطلاعاتی درباره سازندگان و... خواهد بود. بازی MW3 در تاریخ 8 نوامبر برای Xbox 360 ،PS3 و PC منتشر خواهد شد.



           
سه شنبه 15 شهريور 1390برچسب:, ::
Amin AA77

اساس اطلاعات منشتر شده، Roskstar در برنامه ای در هلند بازی Max Payne 3 را به نمایش درمی آورد. این بازی توسط Rockstar Vancouver در دست ساخت است و اولین نمایش های بازی در 1 و 2 اکتبر صورت می گیرند. بازی Max Payne 3 در سال 2009 معرفی شد، اما از آن سال به بعد این عنوان با تأخیرهای زیادی همراه بوده است. این بازی قرار است، برای Xbox 360 ،PC و PS3 راهی بازار شود.



           
سه شنبه 15 شهريور 1390برچسب:, ::
Amin AA77

استودیوی بازیسازی 343 Industries تصاویر جدیدی از بازی Halo 4 منتشر کرد. این بازی در سال 2012 برای Xbox 360 راهی بازار خواهد شد.



           
سه شنبه 15 شهريور 1390برچسب:, ::
Amin AA77

 عرضه بازی L.A. Noire مدت زمان زیادی باقی نمانده و بازیکنان می توانند به زودی در خیابان های دهه 40 لوس آنجلس قدم زنان خود را در نقش کول فلپس (Cole Phelps) یکی از افسران اداره پلیس L.A قرار دهند. فضای این بازی شباهت زیادی به فیلم های نوآر دهه 1940 و 1950 دارد و به طبع موسیقی های ساخته شده برای آن نیز همین حال و هوا را دارند. به همین دلیل سایت GameSpot مصاحبه ای را با آقای ایوان پاولوویچ (Ivan Pavlovich) که در سمت سرپرست بخش موسیقی کمپانی Rockstar قرار دارد، انجام داده و ما هم نظر شما را به آن جلب می کنیم.

GS: لطفاً صحبت هایتان را با معرفی کوتاهی از خودتان و نقشی که در تولید موسیقی های بازی L.A. Noire داشتید، شروع کنید.


پاولوویچ: من سرپرست بخش موسیقی کمپانی Rockstar هستم. کار من در استودیو این است که مطمئن شوم هر بازی از موسیقی ایده الی برخوردار باشد. حالا این کار می تواند لایسنس کردن آهنگ های مختلف باشد یا  همکاری با آهنگسازان مختلف برای ساخت موسیقی های جدید برای بازی.


GS: در مورد موسیقی های L.A. Noire چه می توانید بگویید؟


پاولوویچ: موسیقی های این بازی توسط آقای اندرو هیل (Andrew Hale) ساخته شده که قبلاً موسیقی های بازی Scott Pilgrim vs. The World و The Getaway را ساخته بود. قطعات در استودیوی Abbey Road در لندن ضبط شدند. استودیویی که گروه Beatles آثارش را در آن ضبط کرده بود. در این بازی آهنگ هایی از خوانندگان مطرح سبک Jazz مانند بیلی هالیدی (Billy Holiday)، الا فیتزجرالد (Ella Fitzgerald) و لوئیز جردن (Louis Jordan) را از طریق رادیو خواهید شنید. برای ساخت موسیقی های این بازی آقای وودی جکسون (Woody Jackson) هم به ما  کمک کرد. ایشان قبلاً در بازی Red Dead Redemption وظیفه ساخت موسیقی ها را داشتند و چند قطعه هم برای این بازی ساخته اند.


GS: برای ساخت این موسیقی ها از چه چیزهایی الهام گرفتید؟


پاولوویچ: آقای برندان مک نامارا (Brendan McNamara) رئیس استودیوی بازیسازی Team Bondi دنبال ساخت موسیقی های بسیار قوی ای بود و می خواست که این قطعات به زیبایی آهنگ هایی بشوند که در فیلم ها شنیده می شوند. خیلی علاقه داشت که موسیقی های بازی به آثار آهنگسازانی مانند برنارد هرمان (Bernard Herrmann)، مکس استینر (Max Steiner) و جری گولدسمیت (Jerry Goldsmith) شبیه باشند. همچنین در لایه های بعدی موسیقی های این بازی، المان هایی از سبک Jazz قرار دارند و آن ها را به آثار هنرمندانی مانند هاوارد شور (Howard Shore) و اورنت کولمن (Ornette Coleman) و ترنس بلنکارد (Terence Blanchard) شبیه کرده است.


GS: آیا با تیم موسیقی به طور نزدیک کار کردید تا مطمئن شوید که آهنگ ها و قطعه های ساخته شده برای بازی یگپارچه هستند؟ یا به صورت جداگانه کار کردید؟


پاولوویچ: در اکثر مواقع کارها به صورت جداگانه انجام می شدند، چرا که ما تیم های جداگانه داشتیم که روی طراحی صدا کار می کردند. اما هر زمانی که با هم کار می کردیم، همه چیز بسیار عالی پیش میرفت تا توانستیم فضای عالی ای را در بازی بوجود بیاوریم. بعضی چیزها مانند موسیقی ای به نام Clue-finding که در پس زمینه پخش می شود، باید طوری قرار می گرفت که شما را در بازی غوطه ور کند و این حس را از بین نبرد. مثال بعدی، صدای موتور اتومبیل هایی بود که در بازی قرار داشتند. تیم طراحی صدا، فایل های بسیار طولانی ای را برای صدای موتور اتومبیل طراحی کرده اند که در زمانی که بازیکن رانندگی می کند، پخش شوند.


GS: به چه صورت، هم با آهنگ های لایسنس شده کار می کردید و هم با آهنگ هایی که آهنگساز برای بازی ساخته بود؟ چگونه میان این دو قسمت تعادل برقرار کردید؟


پاولوویچ: موسیقی های لایسنس شده مکمل موسیقی هایی هستند که برای این بازی ساخته شده اند و همیشه عکس العمل های متفاوتی را از سوی بازیکنان به همراه داشته اند. برای استفاده از موسیقی های لایسنس شده، شما انعطاف و حق انتخاب بیشتری دارید، اما ممکن است موسیقی هایی که می سازید به این آهنگ ها شبیه باشد. این چیزی است که می تواند به بازی آسیب وارد کند. همچنین می توانید برای اینکه موسیقی های بهتری برای بازی در اختیار داشته باشید، پول زیادی خرج کنید. با استفاده از موسیقی هایی که برای بازی ساخته شده، شما از ابتدا در بازی قرار می گیرید و دقیقاً چیزی مناسب با خودتان را مشاهده می کنید و تجربه ای منحصر به فرد را در بازی بدست می آورید. ایجاد تعادل میان این دو قسمت در هر بازی متعادل است.


GS: موسیقی های مورد علاقه شما کدام ها هستند؟


پاولوویچ: من آهنگ Stone Cold Dead in the Market از الا فیتزجرالد و لوئیز جردن را دوست دارم. این موسیقی توسط تیکلاه (Ticklah) برای مجموعه Verve هم Remix شده است. من تمام 40 آهنگی که در این بازی قرار دارند را دوست دارم و هر کدام آن ها محبوبیت خاص خودشان را دارند.


GS: موسیقی ها و گیم پلی چگونه با هم یکپارچه شده اند؟


پاولوویچ: محیط های بازی L.A. Noire کمی با بازی های دیگر مانند GTA یا Red Dead Redemption تفاوت دارد. موسیقی های اندرو هیل در تمام قسمت های بازی استفاده شده اند تا حس درام فیلم های نوآر کلاسیک در این بازی به وجود بیاید، اما انتقال آن ها به حالت های مختلف گیم پلی شبیه به کاری که در Red Dead Redemption انجام شده بود، نبود. پس ما تمرکز خود را روی خلق مودهای مختلف برای این موسیقی ها گذاشتیم که بتوانیم آن ها را در صحنه های مختلف، مانند صحنه های جنایی هم استفاده کنیم.


GS: می توانید درباره آلبوم L.A. Noire: Remixed صحبت کنید؟ ما از این آلبوم باید انتظار چه چیزی را داشته باشیم، چون به همراه موسیقی های اصلی عرضه می شود.


پاولوویچ: پروژه Remix آهنگ های بازی برای معرفی دوباره هنرمندان معروفی بود که آثار آن ها در بازی وجود داشتند. در این حالت موسیقی های آن ها به نوع جدیدی عرضه می شود. برای این کار همکاری با Verve بسیار عالی بود، چرا که خوانندگان کلاسیکی مانند بیلی هالیدی، الا فیتزجرالد و لوئیز جردن در L.A Noire حضور دارند.


GS: پیشنهادی برای آهنگسازان جوان که قصد دارند وارد این کار بشوند دارید؟


پاولوویچ: در این روزها چیزی آسان تر از آن نیست که موسیقی های خود را منتشر کنید. یک پشتیبان مالی پیدا می کنید و موسیقی های خود را منتشر می کنید، اما همیشه به این موضوع توجه کنید که باید از روی عشق و علاقه موسیقی بسازید، نه برای به دست آوردن پول.



           
یک شنبه 25 ارديبهشت 1390برچسب:, ::
Amin AA77

فروش بازی ها در ماه آپریل امسال 26 درصد افزایش و درآمد 503 میلیون دلاری را به همراه داشته است. بر اساس این اطلاعات، بازی Mortal Kombat با 900 هزار نسخه فروش در جایگاه پر فروش ترین بازی قرار دارد. فروش بازی ها از ماه نوامبر گذشته تا این لحظه، رشدی صعودی داشته است. در این ماه، بازی های SOCOM 4 و Pokemon Black Version پر فروش ترین بازی های PS3 و DS بوده اند. همچنین بازی های Dance Central و Kinect Sports به ترتیب 2.5 و 3 میلیون واحد فروش داشته اند.

 



           
یک شنبه 25 ارديبهشت 1390برچسب:, ::
Amin AA77


حدودا چند ماهی شده است که بین نا بین  شایعات مهمی از در دست ساخت بودن عنوانی جدید از سری بازی های رایانه ای کمپانی بازیسازی ROCKSTARGAMES یعنی Grand Theft Auto شنیده می شود و حتی نیز در پیش گویی های خبرگزاری IGN   که در ماه گذشته صورت گرفته بود نیز احتمال  رونمایی از  شماره ای جدیدی از این سری از بازی های رایانه ای به بیش از 85% اعلام کرده بود و شنیده می شد اما در اوایل صبح  امروز یک اتفاق بسیار هیجان انگیز به رخ پیوست که شایع رونمایی از نسخه جدیدی از سری بازی های رایانه ای Grand Theft Auto را قوت می بخشد.


طبق اطلاعاتی که بدست آمده است در اولین ساعات صبح  امروز  پایگاه اینترنتی معتبر  shoptonews  که موضوع اصلی آن در ارتباط با دنیای بازی های رایانه ای و ویدئویی می باشد امروز  با استناد بر یکی از منابع  که نام آن هنوز فاش نشده است  تصاویر غیر رسمی  از شماره جدیدی  سری بازی های رایانه ای Grand Theft Auto منتشر کرده است.


تصاویر غیر رسمی از عنوان جدید سری بازی های رایانه ای  Grand Theft Auto V:




           
دو شنبه 19 ارديبهشت 1390برچسب:, ::
Amin AA77

توجه به الهام گرفتن Driver: San Francisco از فیلم هایی مثل Bullitt ،The French Connection و سری Bourne به نظر می رسد که Driver جدید قصد دارد اكشنی هالیوودی باشد كه دزد و پلیس بازی با ماشین را به تصویر می كشد. اخیراً Ubisoft Reflections نمایشی از بازی داشته كه مارتین ادموندسون (Martin Edmondson) خالق Driver در مورد آن صحبت می كند. از آنجایی كه نسخه های قبل در نمایش مبارزات سوم-شخص موفق نبودند، اینبار Driver: San Francisco تجربه رانندگی را تا جای ممكن لذت بخش نشان می دهد. نمایش بازی، داستان چند ماه بعد از وقایع Driv3r را نشان می دهد. قهرمان این سری یعنی تنر (Tanner) بازگشته و بالاخره موفق شده كه جریکو (Jericho) را به زندان بیندازد. حكم جریکو تصویب شده، ولی در اینجاست كه متوجه می شویم همه چیز طبق نقشه پیش نمی رود. جریکو با استفاده از یك هلیكوپتر خبرگزاری از زندان فرار می كند و تنر هم طی یك تصادف به كما می رود. كمی بعد تنر متوجه موضوعی عجیب می شود، او می تواند بدن خودش را ترك كند و به كالبد سایر رانندگان شهر سن فرانسیسکو برود. با زدن دكمه ای در بازی می توانید از بدن خود جدا شده و روی هوا شناور شوید و در شهر بگردید. این كار با دو آنالوگ انجام می شود و شما می توانید وارد ذهن هر راننده ای كه می خواهید بشوید. در ابتدای بازی، شما به تمام شهر دسترسی ندارید و محدودیت هایی وجود دارند، ولی وقتی قدرت شما بیشتر شود، می توانید دوربین را به عقب بیاورید و به هر جایی از شهر كه دوست دارید، پرش كنید.

ادموندسون می گوید شما به راحتی می توانید در شهر بزرگ بازی، ناگهان از نقطه ای سریعاً به نقطه دیگر بروید. Ubisoft Reflections از هیچ تكنولوژی Third-Party استفاده نكرده و از همان ابتدا بازی را با موتور خود روی 60 فریم ثابت ساخته اند كه هیچ گاه افتی در آن مشاهده نمی شود. سازندگان شهر، سن فرانسیسکو را به طور كامل و با 200 مایل جاده بازسازی كرده اند. هر چند انتظار نداشته باشید كه آن ها متر در متر شهر را به طور واقعی بازسازی كنند. بسیاری از مناطق و ساختمان های مهم شهر وجود دارند، ولی سازندگان برای وسیع تر كردن فضای بازی تغییراتی در خیابان ها و مناطق ایجاد كرده اند. اگر سازندگان می خواستند واقعاً شهر را به طور كامل شبیه سازی كنند، باید ترافیك های سنگینی به آن اضافه می كردند و در جاده هم باید هر پنج دقیقه یكبار یك دوچرخه سوار از جلو شما رد می شد. با كمی مشاهده بازی، متوجه می شویم که سیستم ورود به ذهن دیگران دنیایی عظیم از قابلیت های جدید را به شما می دهد. مثلاً می توانید وارد بدن یك مرد تاجر شوید كه مشغول تست كردن یك ماشین اسپورت است. فروشنده هم كنار شما نشسته و تصور كنید که چه بلایی می توانید سر ماشین بیاورید! یا مثلاً برنامه ای تلویزیونی وجود دارد كه در یك قسمت دیوانه ترین رانندگان را شناسایی می كند.

تصور كنید چه كارهایی در جاده می توانید با ماشین انجام دهید و تلویزیون شما را نشان دهد. با انجام این مأموریت های فرعی مراحل اصلی داستانی برای تنر باز می شوند و همچنین برای شما Willpower بدست می آورد كه می توانید با استفاده از آن ماشین ها و قابلیت های جدیدی را آزاد كنید. ادموندسون درباره این كه چطور كارهای شما بر ذهن تنر در دنیای واقعی او و در بیمارستان اثر می گذارد، چیزی نمی گوید، ولی او اشاره می كند كه پروسه درمانی تنر به كارهای او با ذهنش ربط خواهد داشت. به نظر می رسد که Driver: San Francisco خیلی شبیه به Burnout Paradise و یا Test Driver: Unlimited 2 كار شده است. ترمز دستی كشیدن در جاده ها به خصوص با ماشین های سنگین خیلی جالب و لذت بخش است و تصادفات هم بسیار جالب كار شده اند. سیستم تخریب پذیری ماشین ها بسیار دیدنی است و این موضوع وقتی جالب می شود كه 140 ماشین واقعی برای بازی لایسنس شده اند. ادمونسون چیز زیادی از بخش چندنفره نمی گوید، ولی اشاره می كند كه این بخش خیلی عالی خواهد شد و شما قابلیت های زیادی با استفاده از ایده Shift بازی خواهید داشت. وی همچنین اشاره می كند كه قابلیت Split-Screen هم در بازی وجود دارد. Driver: San Francisco در آگوست امسال برای Xbox 360 ،PS3 ،PC و Mac عرضه خواهد شد.



           
چهار شنبه 14 ارديبهشت 1390برچسب:, ::
Amin AA77

ridge-racer-unbounded-feature

شرکت ژاپنی نامکو اولین تریلر از بازی رانندگی RidgeRacer Unbounded که قرار است در سال ۲۰۱۲ برای سه پلتفرم Xbox360 ، PC و PS3 منتشر بشود را نمایش داد در این تریلر نشان داده می شود که بازی مانند مسابقات زیرزمینی NFS در یک شهر شلوغ و پر از اتومبیل در حال انجام است          دانلود تریلر(دمو) در ادامه مطلب

 

 



ادامه مطلب ...


           
شنبه 10 ارديبهشت 1390برچسب:, ::
Amin AA77

maxpayne3-4-1280

بعد از مدت ها انتظار از  طرفداران بازی فوق محبوب Max Payne 3 راک استار  با انتشار تصاویر جدید از این بازی خبر از  زنده بودن پروژه داد ولی هنوز اطلاعات جدیدی از این بازی و شخصیت اصلی آن منتشر نشده است

در تصاویر جدید به نظر می رسد شخصیت اصلی بازی تغییرات ظاهری بسیاری داشته است

در ادامه می توانید تصاویر جدید را مشاهده کنید

maxpayne3 1 120 تصاویر جدید از  Max Payne 3
maxpayne3 2 120 تصاویر جدید از  Max Payne 3
maxpayne3 3 120 تصاویر جدید از  Max Payne 3
maxpayne3 4 120 تصاویر جدید از  Max Payne 3
maxpayne3 5 120 تصاویر جدید از  Max Payne 3
maxpayne3 6 120 تصاویر جدید از  Max Payne 3
maxpayne3 7 120 تصاویر جدید از  Max Payne 3
maxpayne3 8 120 تصاویر جدید از  Max Payne 3
maxpayne3 9 120 تصاویر جدید از  Max Payne 3
maxpayne3 10 120 تصاویر جدید از  Max Payne 3
maxpayne3 11 120 تصاویر جدید از  Max Payne 3
maxpayne3 12 120 تصاویر جدید از  Max Payne 3

 

 

 



           
شنبه 10 ارديبهشت 1390برچسب:, ::
Amin AA77

DRVSF_HR_001_TannersSilhoue

Ubisoft با انتشار تریلری از بازی Driver: San Francisco تاریخ انتشار آن را در بریتانیا را یازدهم شهریور ماه  اعلام کرد؛ پیش تر گفته شده بود که بازی در ایالات متحده آمریکا در تاریخ هشتم شهریور ماه منتشر خواهد شد .

در این قسمت برای شما آخرین تریلر و تصاویر از بازی تهیه شده است. در تریلر منتشر شده گرافیک بالا و زیبای بازی از نکات قابل توجه است هر چند به نظر می رسد Ubisoft از تصاویر رندر شده در این تریلر استفاده کرده است.       دانلود



           
شنبه 10 ارديبهشت 1390برچسب:, ::
Amin AA77

e3

ثبت نام از شرکت کننده های حاضر در E3 امسال هم مانند سال های گذشته ۵ ماه قبل از شروع نمایشگاه انجام می شود و شرکت های مختلفی که در صنعت بازی و بازی سازی حرفی برای گفتن دارند آمادگی خود را برای حضور در نمایشگاه اعلام می کنند.

در ادامه می توانید لیست شرکت کننده های صاحب نام در E3 سال ۲۰۱۱ را به ترتیب حروف الفبا مشاهده کنید

  • ۵۰۵ Games
  • Activision
  • AMD
  • Atari
  • Atlus U.S.A.
  • Bethesda
  • Capcom
  • Crave
  • Disney Interactive Studios
  • EA
  • Epic
  • Konami
  • LucasArts
  • Majesco
  • Microsoft
  • Namco
  • Natsume
  • Nintendo
  • NVIDIA
  • OnLive
  • Perfect World Entertainment
  • Proximo Games
  • Sega
  • SCEA
  • Sony Online Entertainment
  • Square Enix
  • Take-Two
  • THQ
  • Trion
  • Ubisoft
  • Warner Bros

نمایشگاه E3 یکی از بزرگترین نمایشگاه های بازی است  که هر ساله در کشور امریکا برگزار می شود و برترین و بزرگترین شرکت های دنیا آخرین بازی ها و تکنولوژی های خود رو به رخ دیگر رقبا و علاقه مندان به دنیای گیم نشان می دهند .

انتظار می رود در E3 امسال که ۷ تا ۹ June در لس آنجلس برگزار می شود از PSP2 و GTA V



           
شنبه 10 ارديبهشت 1390برچسب:, ::
Amin AA77

Capcom at e3 2011

یکی از کارگردانان استودیو های کپکام یعنی آقای Jun Takeuchi، در مصاحبه ای که با مجله ی ژاپنی فامیتسو داشت، از رونمایی دو عنوان جدید و بزرگ از طرف کپکام در تابستان امسال یعنی در نمایشگاه E3 2011 خبر داد.

علاوه بر این،همچنین او گفت هر دوی این بازی ها عنوان های شگفت انگیزی خواهند بود که پیش از اتمام سال ۲۰۱۱ عرضه خواهند شد. با این تعاریف، گمان می رود یکی از این دو عنوان شماره ی ششم از مجموعه ی رزیدنت اویل باشد، اما آقای Jun Takeuchi، می گوید هر دو بازی عنوان های جدیدی خواهند بود.

در نمایشگاه توکیو گیم شو سال گذشته کپکام از بازی های بسیاری نظیر؛ Asura’s Wrath از استودیوی CyberConnect 2، نسخه ی جدید “دویل می کرای” با نام DMC توسط استودیوی نینجا تئوری و نسخه ی دانلودی بازی Dead Rising، با عنوان Case West رو نمایی کرد.

نمایشگاه E3 امسال از ۷ تا ۹ ماه ژوئن در شهر لس آنجلس برگزار خواهد شد.




           
شنبه 10 ارديبهشت 1390برچسب:, ::
Amin AA77
Need-For-Speed-The-Run-logo

EA امروز یک شماره‌ی جدید از سری Need For Speed را با نام The Run رسما تایید کرد؛ این بازی مانند شماره‌ی قدیمی و بسیار محبوب این سری روایت‌گر مسابقات غیر قانونی و خیابانی است و قرار است خط داستانی نسبتا خوبی هم داشته باشد!

The Run را استودیوی Black Box می سازد که شماره های Most wanted, Underground و Carbon از سری NFS را در کارنامه دارد. بازی در تاریخ ۲۷ آبان ماه امسال عرضه می‌شود.

EA فعلا یک تریلر از NFS: The Run را منتشر کرده و احتمالا در E3 امسال که یک ماه دیگر برگزار می‌شود، از این بازی رونمایی کاملی خواهد داشت.

تریلر منتشر شده از Need For Speed: The Run را می توانید از لینک زیر در سایت Gamespot مشاهده و یا در صورت عضویت، دانلود کنید:

http://www.gamespot.com/video/6310598/need-for-speed-the-run-announcement-trailer

 



           
شنبه 10 ارديبهشت 1390برچسب:need for speed 2011, ::
Amin AA77

بر اساس اشتباهی که از سوی EA Download Manager رخ داد، تاریخ انتشار بازی Battlefield 3 مشخص شد. بر اساس این اطلاعات، تاریخ عرضه این بازی در سایت EA دوم نوامبر امسال خواهد بود. البته این مشکل سریعاً بر طرف شد و این تاریخ عرضه دیگر در سایت EA قابل مشاهده نخواهد بود. اما بر اساس تصویری از سایت تهیه شده، این تاریخ عرضه صحیح است و به نظر می رسد که در این تاریخ باید منتظر انتشار این بازی باشیم.



           
دو شنبه 29 فروردين 1390برچسب:, ::
Amin AA77

کن لوین (Ken Levine) فردی بسیار خلاق است، چون در دنباله بازی خود به همه چیز رنگ و رویی تازه داده است. او به جای این كه از نام BioShock دوباره استفاده كند و باز هم به رپچر (Rapture) بازگردد، در كمال تعجب به طور كلی دنیای خود را تغییر می دهد و چیزی نو خلق می كند. لوین بازی را از اعماق دریا به بالاترین نقطه آسمان كه کلمبیا (Columbia) نام دارد، می برد. این تغییر فقط در قالب جلوه بصری نیست و بازی از هر لحاظ تغییراتی وسیعی داشته است. سوالی که پیش می آید، این است كه چرا اصلاً نام بازی همچنان BioShock مانده است؟ لوین در جواب این سوال می گوید: "فكر می كنم تغییر فیزیكی یك محیط باعث نمی شود كه دیگر آن بازی BioShock نباشد. تم های خیلی بیشتری هستند كه این بازی را تعریف می كنند. این یك BioShock است، همانند این كه یك Call of Duty یك Call of Duty و یا Zelda یك بازی Zelda است. در حقیقت كاری كه در قالب گیم پلی انجام می دهید و اینكه چقدر با جزئیات و واقعی بازی را طراحی كنید، مهم هستند. حقیقت BioShock این است كه در یك دست اسلحه دارید و در دست دیگر قدرت های دیگر و كنترل این قدرت ها برای تغییر در محیط بدنه اصلی BioShock است". Infinite روی كاغذ متفاوت به نظر می رسد، ولی در عمل بازی همان DNA را دارد كه خیلی عمیق تر و كامل تر شده است. آن ها نكات منفی را به طور كلی حذف كرده اند و نكات مثبت را به شدت ارتقاء داده اند كه در بعضی مواقع حتی می توان كلمه S را از سبك FPS آن حذف كرد.

لوین می گوید: "چیزی كه سبك BioShock را در این قسمت جالب می كند، این است كه Infinite یك بازی چالش بر انگیز خواهد بود. وقتی روی اولین BioShock كار می كردیم، یكی از بزرگترین چالش هایی كه می خواستیم در بازی باشد، این بود كه بازیكن با یك Big Daddy روبرو شود. واكنش اولیه تسترها این بود كه آن ها سریعاً شروع به تیراندازی می كردند. طبیعی بود، چون در یك بازی FPS وقتی كسی را می بینید سریع شروع به تیراندازی می كنید. ما باید كاری می كردیم كه بازیكن سریعاً به Big Daddyها شلیك نكند. ما تمام این كارها را كردیم تا به بازیكن بگوییم همیشه راه های دیگری برای گذشتن از موانع و مشكلات وجود دارد. با این حال باید BioShock: Infinite هوش مصنوعی بسیار وسیعی داشته باشد و این طور هم هست. هوش مصنوعی در بازی به طور متفاوت عمل می كند. بعضی اوقات دشمنان اصلاً به شما حمله نمی كنند و بعضی اوقات صبر می كنند تا فرصتی خوب برای حمله كردن به شما پیدا كنند. برای مثال وارد یك کافه می شوید و آدم های مختلفی را آنجا می بینید. شما به این فكر می افتید كه چه اتفاقی باعث عصبانی شدن آن ها خواهد شد. شاید هیچ چیزی باعث این موضوع نشود، مگر اینكه اسلحه خود را بیرون بیاورید و شروع به تیراندازی كنید، مثل اینكه در زندگی شخصیتان به خانه بازگردید و به این فكر باشید چه كاری ممكن است اعضای خانواده را به خنده درآورد و اینكه حتی آن ها هم چیزی بامزه به شما بگویند".

كمی گیج شدید؟ این عادت لوین است كه با چنین ایده هایی هدفی درست انتخاب می كند و كار خود را به بهترین نحو انجام می دهد. لوین ادامه می دهد: "بعضی از مردم از من می پرسند چطور باید بفهمیم دشمنان در چه حالت به ما حمله می كنند؟ من می گویم جالب است، چون شما نخواهید فهمید. این ها موضوعاتی هستند كه طی تجربه به دست خواهید آورد كه حتی چطور می شود یك دشمن را تبدیل به دوست كرد و یا برعكس. این قاعده بازی به هوش مصنوعی بستگی دارد، مثلا گروه هایی پیدا كنید كه با هم مشكل دارند و با ایجاد نزاع بین آن ها سود ببرید. كارهای خیلی بامزه ای می توانید انجام دهید كه ما در BioShock انجام داده ایم". بر خلاف BioShock، اینبار Infinite یك نمایش تك نفره نیست و بر اساس گفته های لوین حتی ممكن است الیزابت (Elizabeth) خیلی مهم تر از خود شما باشد. این یک امر كلیدی است، چون او در هر حالتی سعی دارد جان شما را نجات دهد، ولی این موضوع هم بهایی دارد. لوین می گوید: "موقعیت های زیادی هستند كه در آن ها الیزابت به شما پیشنهاد فرصت هایی متفاوت می دهد و شما باید از این فرصت ها به خوبی استفاده كنید و یا اصلاً می توانید آن ها را نادیده بگیرید. در بازی شما باید به خوبی تفكر كنید، چون او قدرتی بی پایان ندارد. این موضوع خیلی جالب است. او یكی از مهم ترین ابزار روایت داستان است و در حقیقت یكی دیگر از قدرت های شما در بازی به شمار می رود.

لوین می گوید: "كار سخت این بود كه چطور حس وصل بودن و وابسته بودن به الیزابت را در بازیكن ها ایجاد كنیم. كاری كه ما كردیم، ایجاد رابطه ای داینامیك تر بین آن ها بود كه در نمایش بعد بازی آن را خواهید دید. در بازی در مدت كوتاهی به هم وابسته بودن را حس می كنید و حتی ما لحظاتی خلق كرده ایم كه شما باید خود را برای هم فدا كنید و این چیزی است كه بازی را سخت تر می كند. وقتی كسی خود را برای شما قربانی می كند، حس وصف ناپذیری خواهید داشت و مثل این است كه عاشق دكتر خود شوید و بدانید در موقعیت سخت پیش شما خواهد بود و شما را درمان خواهد كرد. رابطه الیزابت با بوكر (Booker) خیلی قوی است و البته پر از خنده و خوشی هم نیست و اتفاقاً آن ها سخت ترین دوران زندگی خود را پیش رو دارند و تنها خودشان هستند كه برای هم اهمیت قائل هستند. ما به زندگی خودمان نگاه می كنیم و مشاهده می كنیم كه چه مشكلاتی داریم. مریضی و بی پولی مشکلاتی هستند كه ما داشته ایم و در این شرایط همیشه كسی در كنار ما بوده است. ما سعی می كنیم از این روابط برای بازی الهام بگیریم". Infinite بازی ای است كه بیشتر متكی به تجربه كاربر است و شما دائم درگیر چگونه بازی كردن و یا چگونه ارتباط برقرار كردن با اشیاء هستید. این كلیدی مهم برای لوین است و او قصد دارد حق انتخاب ها و دوگانگی های زیادی را در بازی به كار ببرد، مثل خوب در مقابل بد و... . او می گوید: "فكر می كنم دنیا جایی بسیار خاكستری است.

شما واقعاً به سختی می توانید سفیدی و یا سیاهی مطلق پیدا كنید. اگر بازی های ما مثل System Shock 2 و یا BioShock را انجام دهید، متوجه می شوید كه ما آنچنان طرفداران مطلق گویی و اینكه یك تعریف مطلق از یك سیستم و یا یك دنیا كنیم، نیستیم. با عرضه اولین دموی Infinite ما با واكنش های متفاوتی روبرو بودیم كه هر كسی یك دید خاص و یك تعریف خاصی از آن داشت و ما فقط گفتیم اینجای قضیه خوب هست و اینجا بد. حالا شما آن ها را امتحان كنید." نسخه اول BioShock فاقد بخش چندنفره بود و لوین عقیده دارد که بخش چندنفره چیزی لازم و ضروری برای Infinite نیست. او عقیده دارد اگر ایده خوبی دارید، خیلی خوب است كه بخش چندنفره خود را درست كنید، ولی اگر هدفتان شلیک چند تیر بیشتر با چند آدم بیشتر است، شما در ساخت بازی خود اشتباه كرده اید و مسلماً شكست خواهید خورد. لوین می گوید: "BioShock مثالی بسیار خوب است. ما بیش از 4.5 میلیون نسخه فروختیم. از خیلی جهات این یك پیروزی است. ما همیشه عقیده داریم چیزی را بسازیم كه درست است، نه اینكه بازی ای بسازیم كه بازار به ما می گوید. اگر ما حرف تازه ای برای بخش چندنفره داشتیم، حتما این قسمت را می ساختیم، ولی حقیقت این است كه ما ایده آنچنان نابی برای این قسمت نداریم، بنابراین نمی خواهم كاری تكراری كه قبلاً انجام داده ام را دوباره بسازم. نمی خواهم چیزی بسازم كه مسئول بازاریابی ما به من امر كرده باشد.

بیشتر مردم یك بخش چندنفره ای كه حرف تازه ای برای گفتن ندارد را فراموش می كنند و اصلاً طرفش نمی روند. شما می توانید به Xbox Live وصل شوید و بازی های چندنفره قوی در آنجا پیدا كنید. اگر می خواهید چنین بخشی داشته باشید، بهتر است به این خاطر نباشد كه مأمور مالی شركت به شما می گوید باید چنین بخشی در بازی داشته باشید". كن لوین عقیده دارد بازیكن همانند یك فیلم باید بازی را دنبال كند، مثل درك كردن فیلمی از کریس نولان (Chris Nolan) و هدف نباید فقط شلیك كردن به انسان ها باشد. آیا ما در حین شلیك كردن به صورت یك نفره هدفی برای این كار داریم و آیا معما و پیچشی روبروی ما است؟ او می گوید: "شما در BioShock 1 در دنیای بازی حركت می كردید و چیزهای جدیدی را كشف می كردید و به بعضی سوال های جالب بازی جواب می دادید و در این حین به تعداد زیادی آدم هم شلیك می كردید. ما برای این كار به شما دلیل می دهیم، چون آن ها به دنبال شما می آیند. ولی این موضوع هم كمی عجیب است، این طور نیست؟ من این موضوع را وقتی مثلاً یك سریال تلویزیونی نگاه می كنم، حس می كنم. ولی خیلی مسخره است كه همه چیز خیلی غیر واقعی است. پلیس ها همه خوش تیپ و قیافه و حتی قربانی ها هم این طور هستند و این خیلی مسخره است. فوتوژنیك بودن آن ها مسخره است، ولی موضوع این است كه مردم وقتی یك سریال تلویزیونی را نگاه می كنند، دوست دارند شخصیت هایی خوش تیپ و قیافه ببینند. این موضوع در بازی ها متفاوت است. مردم دوست دارند به همه چیز شلیك كنند!" لوین ادامه می دهد: "اگر به Heavy Rain نگاه كنید، متوجه می شوید که آن ها سعی كرده اند چالشی جدید در فضایی جدید را تجربه كنند. این چالش به نظر هر فرد بیشتر و یا كمتر از تیراندازی لذت بخش است. شما می توانید از موانع رد شوید، ولی بعضی وقت ها از خود سوال می پرسید: آیا این كار مفرح است؟ آیا این چالش بامزه است؟ به طور كلی درگیری فیزیكی و تیراندازی خیلی جذاب است و سرعت عمل را می طلبد. به هر حال Irrational همچنان بازی می سازد چون من بازی ها را دوست دارم، همیشه دوست داشتم و همیشه آن ها را بازی كرده ام. همیشه عاشق بازی هایی بوده ام كه چالشی در خود داشته باشند، پس فكر می كنم همچنان به ساخت بازی هایی كه داستان قوی داشته باشند، ادامه دهم. ولی به طور كلی این حقیقت را می پسندم كه بازی ها بازی هستند، نه كمتر و نه بیشتر".



           
دو شنبه 29 فروردين 1390برچسب:, ::
Amin AA77

استودیوی Techland در چند سال گذشته رشد محسوسی داشته و به همین دلیل به تازگی مصاحبه ای با آقای بلازج کراکویاک (Blazej Krakowiak) داشتیم كه در این استودیو به عنوان مدیر تولید روی بازی های Techland كار می كند. متأسفانه به علت بعضی مسائل نتوانستیم چیزی در مورد Dead Island بپرسیم و مصاحبه را محدود به Call of Juarez: The Cartel كردیم كه باز هم در این مورد طبق دستورات Ubisoft دستمان آنچنان باز نبود.

پردیس: استودیوی Techland در این نسل پیشرفت بسیار بزرگی داشته و به شخصه از تمام بازی های شما از سری Call of Juarez تا آخرین بازیتان nail'd لذت بردم. آیا این رشد ادامه خواهد داشت و آیا در چند سال گذشته چنین آینده ای را پیش بینی می كردید؟

کراکویاک: خوشحالم كه از بازی های ما خوشتان آمده. هدف ما در Techland همیشه پیشرفت و عرضه بازی های متفاوت است. ما برنامه ای طولانی مدت داریم و طی این برنامه آینده درخشان تری برای خود می بینیم، درست مثل برنامه ای كه چند سال پیش داشتیم و حال به آن رسیدیم.


پردیس: چه شد كه ناگهان به سراغ ساخت nail'd رفتید؟ عادت كرده بودیم از شما بازی های FPS ببینیم.


کراکویاک: حرفه اصلی ما ساخت بازی های اول-شخص است، ولی دوست داریم كه در كارمان تنوع هم داشته باشیم و همیشه كارهای نو انجام دهیم. قبل از ساخت nail'd همه موافق بودیم كه یك بازی Off-Road بلند پروازانه بسازیم و این طور شد كه كم كم ایده های nail'd در كنار هم قرار گرفت. سعی می كنیم این نوآوری و تنوع را در آینده هم نگه داریم.


پردیس: درست است كه از سبك غرب وحشی دور شده اید، ولی The Cartel به نظر جالب می آید. یادم هست که دو سال پیش وقتی با هم در رابطه با این كه آیا سبك غرب وحشی رو به نابودی هست یا خیر، صحبت می كردیم و شما گفتید كه این طور نیست و Bound in Blood داستانی نو را با این سبك روایت می كند. خوشبختانه در این دو سال گذشته ما در صنعت بازی عنوانی قوی مثل Red Dead Redemption داشتیم و در سینما هم Inglorious Bastards و True Grit را دیدیم. با این اوضاع چرا از غرب وحشی فاصله گرفتید؟


کراکویاک: در واقع Call of Juarez: The Cartel یك غرب وحشی است. هنوز هم هفت تیر كش های بی پروا، جنگ و دعواهای منطقه ای و زندگی در دل طبیعت خشن را می توانید در The Cartel ببینید. ما یك غرب وحشی مدرن درست كرده ایم. هم Ubisoft و هم Techland با عملكرد دو نسخه قبل موافق بودند و ما می خواستیم سمت و سویی جدید را هم كشف كنیم. ما FPS غرب وحشی خود را با یك داستان جدی و قوی شروع كردیم كه بسیاری را سورپرایز كرد و قصد داریم همین نوآوری را در این بازی هم داشته باشیم. فكر می كنم غرب وحشی بیشتر به روحیه و اتمسفر ربط دارد تا مقطعه زمانی و یا مكان و شما در The Cartel هنوز هم می توانید مناظر زیبایی كه قبلاً در بازی وجود داشتند را ببینید و هنوز هم همان آزادی عمل را داشته باشید.

پردیس: منبع الهامتان در ساخت Call of Juarez: The Cartel چه بوده است؟


کراکویاک: همه ما از تجربیات خود الهام گرفته ایم. Techland استودیویی با تجربه است كه در به تصویر کشاندن غرب وحشی تبحر خاصی دارد. ما همیشه بازی های زیادی را در سبك های مختلف زیر نظر داشته ایم و از رسانه های دیگر مثل آلبوم های موسیقی، كتاب های كمیك، فیلم و سریال های تلویزیونی الهام گرفته ایم. نمی خواهم منبعی را به اسم نام ببرم، چون قصد نداریم چیزی را از بازی دیگری كپی كنیم و ما سعی می كنیم مسیر خود را پیش ببریم.


پردیس: اخیراً شنیده ام كه بازی در مكزیك ممنوع شده. نظرتان راجع به این موضوع چیست؟


کراکویاک: توصیه ما این است كه ابتدا بیشتر در مورد بازی اطلاعات كسب كنید و بعد تصمیم بگیرید. اگر اینطور نباشد، شما بازی را به خاطر مبارزه با اتحادیه های مواد مخدر ممنوع خواهید كرد!


پردیس: سری Call of Juarez همیشه شخصیت های متفاوتی داشته است. اینبار با این سه شخصیت چطور پیش می روید؟


کراکویاک: هد ف اصلی شما در بازی مبارزه با اتحادیه مواد مخدر مكزیك است. داستان با بمباران یك ساختمان دولتی در آمریكا شروع می شود و ما متوجه می شویم که اتحادیه ها قدرت زیادی در دست گرفته اند و حتی ارتش هم برای مقابله با آن ها می ایستد. یك گروه سه نفره دولتی تأسیس می شود تا در مقابل این پیشروی ایستادگی كند. FBI و LAPD تصمیم می گیرند که این گروه خبره را در كنار هم قرار دهند، ولی اعضای این گروه ممكن است رازهای تاریك و یا بهتر بگویم، قسمتی سیاه در خود داشته باشند. ادی (Eddie) یك قمارباز است. او به پول نیاز دارد تا برای اعتیادش خرج كند. کیم (Kim) هم به این خاطر درگیر این موضوع شده كه رابطه ای بین خانواده او و این گروه خلافكار وجود دارد و او سعی می كند که این رابطه را مخفی نگه دارد، اما در آینده آن ها سراغ کیم خواهند آمد. بن (Ben) آدم بد اخلاقی است كه قبلاً در جنگ بوده و اعتقاد دارد که وقتی عدالت به خوبی اجرا نشد، باید قانون را شكست تا عدالت را بجا آورد!

پردیس: در مورد موتور گرافیكی بازی صحبت می كنید؟


کراکویاک: فكر می كنم مهم ترین موضوع این است كه ما این موتور را خودمان ساخته ایم و تیم بسیار متبحری در زمینه برنامه نویسی برای موتورهای گرافیكی داریم. آن ها موتور را به خوبی می شناسند و تعدادی از آن ها سال ها است كه با ما هستند و این باعث می شود ما راحت تر بتوانیم بازی خود را بسازیم. از آنجایی كه موتور ما برای یك شركت Third-Party نیست، به طور كلی Chrome Engine ارتقاء بسیاری داشته و The Cartel از لحاظ بصری عالی خواهد شد.

پردیس: خیلی ممنون به خاطر وقتی كه به ما دادید.


کراکویاک: باعث افتخار بود.



           
دو شنبه 29 فروردين 1390برچسب:, ::
Amin AA77

سایت معتبر و مشهور FIFPLAY در آخرین نظرسنجی‌اش از کاربران خود (که تا این لحظه ادامه دارد) از کاربران خود پرسیده که از بین لیگ‌های ایران،عربستان،رومانی و لیگ دسته دوم هلند ، دوست دارند که کدام‌یک به FIFA 12 اضافه شود.

تا به حال در این نظر سنجی 84935 نفر شرکت کرده‌اند که نتایج به دست آمده تا این لحظه به شکل زیر است :



Dutch Second League (2%)
Saudi Arabian League (49%)
Iranian League (48%)
Romanian League (1%)
 
 
 

لازم به ذکر است که FIFPLAY یک سایت رسمی نیست ، اما فعالیت و سابقه‌ی آن باعث شده که EA Sports نگاه ویژه‌ای به این سایت و نظرات آن داشته باشد و این باعث شده که این نظر سنجی هم از اعتبار بالایی برخوردار شود.

از شما کاربر ایرانی عزیز هم تقاضا می‌شود با ورود به این لینک و رای دادن به گزینه‌ی Iranian League در واقع وظیفه‌ی خود را انجام دهید.

FIFA-Soccer-11-Rates-From-Websites-and-Magazines
m6vtrapq16lluf67xj2.gif



           
پنج شنبه 25 فروردين 1390برچسب:fifa12 لیگ ایران, ::
Amin AA77

در سال 1971 استیو مك كوئین (Steve McQueen) نقش یك مسابقه دهنده سالخورده به نام دلانی (Delaney) را بازی می كرد كه در بالای دره ها و پرتگاه ها رانندگی می كرد. پس از یك تصادف و یك سال دوری از مسابقه، او باز هم تلاش می كند كه مسابقه دهد. این فیلم نشان می داد كه چطور باید كاملا روی تمام پیچ ها و مسیرها دقت و تمركز كنید تا مبادا جان خود را از دست دهید. بازی های مسابقه ای (Racing) زیادی وجود دارند. از فیزیك واقعی Forza Motorsport 3 گرفته تا ماشین های واقعی Gran Turismo و بعضی مسابقات نرم و روان تر در Grid. تمام این بازی ها سعی دارند خیلی واقعی باشند و با سرعت واقعی پیش بروند. EA و Slightly Mad Studios این بار كار متفاوتی كرده اند. آن ها استانداردهای مسابقات واقعی را نگه داشته و یك بازی شبیه سازی خلق كرده اند و در كنار آن هیجان و لذتی غیر واقعی و یا به قولی اغراق شده هم به آن اضافه كرده اند. اگر بخواهید، می توانید با این بازی مثل یك عنوان Arcade همانند بقیه Need for Speedها رفتار كنید. فقط كافی است درجه سختی را پایین آورید و قسمت Driving Assist را فعال كنید و می توانید تمام لذت مسابقه با یك ماشین را مثل Mazda بدون تصادف تجربه كنید. اما این یك مسابقه واقعی نیست، درست است؟ Shift 2 هنوز هم المان های قبل مثل: Experience Point ،Leveling Badge و ... را حفظ كرده است. بگذارید در مورد شبیه سازی بودن آن بحث كنیم.

اینبار قسمتی كاملا شبیه سازی شده وجود دارد كه تلنگری به Forza و Gran Turismo می زند. آسیب پذیری كامل ماشین ها اینبار عالی است که هم تاثیر بصری دارد و هم تاثیر فیزیكی روی ماشین. هوش مصنوعی سایر رقبا بسیار بالا رفته و شما برای هر مسابقه باید تنظیمات خاصی را روی ماشین خود پیاده كنید. بازی چنین پیشرفت هایی داشته، ولی بزرگترین نوآوری Shift 2 دوربین كلاه ایمنی آن است كه شما واقعا در سر راننده قرار می گیرید و حتی می توانید بدن خود را ببینید و نمای كامل داخل كابین را نظاره كنید. این دوربین به درد هر كسی نمی خورد. این نما متفاوت و ترسناك است و زمان می برد تا به آن عادت كنید. این دوربین شما را مجبور می كند به همه چیز توجه كرده و می توانید ترس واقعی سریع رفتن با یك ماشین را تجربه كنید. این نما فقط یك تغییر در زاویه دید نیست. وقتی به یك پیچ نزدیك می شوید، دوربین به آرامی به سمت پیچ حركت می كند و مسیر درستی از راندن را نشان می دهد. وقتی روی خط اصلی جاده قرار گرفتید، دوربین دوباره به آرامی مستقیم می شود. وقتی با سرعت زیاد حرکت کنید، دوربین افكت Blur ایجاد می كند كه این یك شبیه ساز واقعی است و وقتی راننده با سرعت زیاد حركت می كند، همه چیز به ماتی می رود. این خیلی عالی و بسیار هیجانی است، به طوری كه فكر می كنید در حال كور شدن هستید. این در حالیست كه از سرعت بالای خود روی Speedmeter به هیجان آمده اید، ممكن است ناگهان كسی از شما سبقت بگیرد، پس تمركز كنید.

Experience Point اینبار هم وجود دارد و شما تقریبا برای هر كاری (اول شدن در یك مسابقه تا خرید تجهیزات مختلف) كمی تجربه كسب می كنید. شما می توانید در بخش Autolog همانند Need for Speed در بخش مسابقات زمانی XP به دست بیاورید. نسخه اول این بازی عنوان خوبی بود، ولی Slightly Mad Studio سعی كرده در نسخه دوم چندین نكته كلیدی را ارتقاء دهد. سیستم جدید Tuning هم وجود دارد كه می توانید ماشینتان را هر طور كه دوست دارید Tune كنید و آن را ارتقاء دهید و حتی از ماشینتان عكس گرفته و برای فروش به صورت آنلاین برای آن تبلیغ كنید. موضوع جالب دیگر، استفاده از قهرمانان رانندگی واقعی است كه در حقیقت Boss Fightهای بازی هستند! شما با شكست آن ها ماشینشان را صاحب می شوید و امتیاز بالایی كسب می كنید. در منوی بازی بخشی به نام Driver Duel Championship وجود دارد كه هم به صورت آنلاین قابل بازی است و هم به صورت آفلاین كه می توانید در آن با ماشین خود با دیگران دوئل كنید. متاسفانه چیز زیادی از این بخش نمایش داده نشده است. Store و یا همان فروشگاه بازی مضامین زیادی (از ماشین های مختلف گرفته تا Time-Saverها) دارد. Shift 2 به نظر وسیع می آید، البته EA خودش اعتراف كرده كه تعداد ماشین های این بازی هم اندازه سایر رقبای آن نیست. تهیه كننده بازی می گوید: "این سبك خاص ما است. ما نمی خواهیم یك Simulation Sandbox بسازیم، ولی بازی همچنان بر مبنای قوانین و فیزیك واقعی است. نقطه مقابل ما Gran Turismo است، پس نیازی به مقایسه نیست، چون اصلا شباهتی در مقایسه وجود ندارد. این یك بازی ویدئویی است كه شما باید با كنترل آن را بازی كنید، این چیزی است كه ما از یك بازی می خواهیم". Shift 2 به نظر بازی بسیار خوبی است كه سعی دارد با نوآوری های فراوان، سبكی خاص برای خود درست كند. هر قشری از بازیكن ها می توانند از این بازی لذت ببرند، چه آن هایی كه از سبك Arcade سنتی سری Need for Speed خوششان می آید و چه طرفداران مسابقات شبیه سازی.



           
دو شنبه 8 فروردين 1390برچسب:, ::
Amin AA77

ستودیوی Crytek با Far Cry نشان داد که از نظر تكنیكی حرف های بسیاری برای گفتن دارد. در میان برترین بازی های FPS دهه گذشته، نام دو بازی آن ها یعنی Far Cry و Crysis به چشم می خورد، اما Crytek همیشه روی PC كار كرده و اینبار آن ها با نسخه سوم موتور قدرتمند خود یعنی CryEngine 3 نسخه دوم Crysis را علاوه بر PC روی كنسول ها هم عرضه كرده اند كه قصد داریم به بررسی آن بپردازیم.

داستان


بازی سه سال بعد از ماجرای نسخه قبل اتفاق می افتد. بیشتر شهرهای بزرگ دنیا مورد حمله بیگانگان فضایی قرار گرفته اند و یكی از بزرگترین حملات در شهر نیویورك انجام شده است. تقریباً تمام مردم نیویورك از این شهر فرار می كنند و سرانجام تعداد خیلی كمی از آن ها باقی می مانند. ارتش توانایی مبارزه با سلاح های پیشرفته بیگانگان را ندارد و از طرفی گروهی به نام Crynet قصد دارند از فرصت استفاده كرده و كنترل شهر را در دست بگیرند. همانطور كه در نسخه قبل مشاهده كردیم، با پیشرفت علم لباس هایی از جنس نانو ساخته می شوند كه Nanosuit نام دارند. این لباس ها یك انسان معمولی را به یك ابر سرباز تبدیل می كنند. در نسخه دوم ما با ویرایش Nanosuit روبرو هستیم. در ابتدای بازی شما یك سرباز معمولی به نام آلکاتراز (Alcatraz) هستید كه همراه با جوخه خود به شهر فرستاده می شوید. ناگهان حمله ای صورت می گیرد و زیردریایی شما منفجر می شود. تمام هم تیمی هایتان می میرند، ولی شخصی به نام پرافت (Prophet) كه Nanosuit به تن دارد، شما را نجات می دهد. پس از به هوش آمدن، مشاهده می كنید كه Nanosuit به تن شما است و در حقیقت پرافت لباس خود را تن شما كرده است تا ماموریت ناتمام وی را به انجام برسانید. حال شما با مشاهده حافظه ضبط شده پرافت باید مقابل یك فاجعه عظیم در نیویورك قرار بگیرید كه تنها شما می توانید آن را تمام كنید. داستان بازی قابل قبول است و هر چه جلوتر می روید، زیباتر و پیچیده تر می شود. هر چند هیچ یك از مضامین آن اوریجینال نیست، ولی با توجه به سبك FPS بازی Crysis 2 داستان زیبایی دارد. شخصیت ها خیلی شبیه به شخصیت های BioShock هستند. مثلا دكتر هارگریو (Dr. Hargreave) دقیقاً نمونه ای از اندرو ریان (Andrew Ryan) در BioShock است كه Nanosuit را ساخته است.


گرافیك


نام Crysis با گرافیك بارو نكردنی آن همراه است. بسیاری می گفتند كه كنسول ها توانایی اجرای Crysis را ندارند. Crytek با عرضه CryEngine 3 تلاش زیادی كرده تا جلوه های بصری خیره كننده خود را با كمترین استفاده از دستگاه نمایش دهد. نتیجه كار یكی از زیباترین بازی های بصری تاریخ است كه روی كنسول های این نسل عرضه شده است. Crysis 2 به راحتی یك سر و گردن از بازی های هم دوره خود بالاتر است، بعضی از تكنیك های گرافیكی این بازی تا به حال در عنوان دیگری دیده نشده و طراحی هنری آن هم بسیار زیبا است. سایه ها از تكنولوژی جدید Crytek برخوردار هستند كه رنگ و عمق آن ها هم بستگی به میزان منبع نور، قابل تغییر است. رنگ ها بی نظیر هستند و عمق و شكل آن ها بسته به میزان نور و حتی زاویه نور، متغیر است و ما حتی بازتاب نور را از جسمی بر جسمی دیگر می بینیم. مثلا اگر نور به میزی قرمز بتابد، بازتاب و سایه میز عمق كمی از رنگ قرمز بر جسم مقابل، مثلا زمین، دیوار و یا تلویزیون می تاباند. نورپردازی حجم دار خیره كننده است و این موضوع وقتی زیباتر می شود كه مثلا جلوه باران و حتی جهت بارش آن بر دید ما نسبت به نور و یا آتش تأثیر می گذارد. صحبت از باران شد و باید اشاره كرد که Crysis 2 در كنار Heavy Rain از طبیعی ترین جلوه باران استفاده می كنند. تأثیر باران بر اشیاء و سرازیر شدن آن خیره كننده است. به طور كلی جلوه آب چه از نظر بصری و چه از لحاظ فیزیكی بسیار زیبا است. بافت ها بسیار با كیفیت و خیلی برجسته هستند، حتی ذرات دیوار جزء به جزء سه بعدی طراحی شده و اگر از كنار و نزدیك به آن ها نگاه كنید برجستگی های رنگ و سیمان آن را مشاهده می كنید. طراحی صورت و لباس ها هم بسیار خوب است. Crysis 2 از نظر جزئیات گرافیكی در كنار Uncharted 2 در لیست بالای این نسل قرار می گیرند. كوچك ترین اشیاء محیط از بالاترین جزئیات برخوردار هستند. یك منگنه كه حتی ممكن است در بازی به چشم نیاید از پیچ، لایه پلاستیكی زیرین برخوردار است. یك تلفن كاملا واقعی است و تمام شماره ها و نوشته های آن به وضوح معلوم هستند. تعداد زیاد این اشیاء محیط ها را خیلی زنده تر نشان می دهد و وقتی آن ها را به هم ریخته مشاهده می كنید، دقیقا حس می كنید در این مكان قبلاً زندگی بوده و حال فاجعه ای در آن رخ داده است. Draw to Distance خیره كننده است، تمام محیط ها و برج های نیویورك به دقت در بازی ساخته شده و شما اگر به دور دست نگاه كنید، مشاهده می كنید که برجی فرو می ریزد و دود سرتاسر شهر را فرا گرفته است. فیزیك Crysis 2 بسیار تأثیر پذیر است. تقریباً تمام اشیاء موجود در محیط تخریب پذیر هستند و كافی است نارنجكی پرت كنید تا انفجاری بسیار واقعی با اثرات واقعی تر مشاهده كنید. در این بازی تكنولوژی 3D هم استفاده شده كه بسیار جذاب است. البته نسخه PS3 از 3D بهتری بهره می برد، ولی به طور كلی تجربه 2D بازی از كیفیت بالاتری برخوردار است. بازی دارای تفاوت هایی هم هست. نسخه PC بدون شك بهترین تجربه گرافیكی بازی است، نسخه 360 از رزولوشن و كیفیت بالاتری برخوردار است، اما نسخه PS3 سایه های بهتر و فیلترینگ بهتری دارد که البته این نشان از ضعف Crytek در شناخت و درک صحیح کنسول ها است. بازی دارای برخی مشكلات كوچك هم هست. مثلا فریم در بعضی مواقع افت می كند كه با توجه به تعداد كم آن و عظمت گرافیك بازی در كنار محیط های بسیار وسیع می توان از آن چشم پوشی كرد. اندكی هم باگ مثل معلق ماندن اجسام در محیط و تأثیر نگرفتن از تخریب جسم دیگر وجود دارد. البته این موارد با یك پچ حل خواهد شد، ولی به طور كلی چنین مشكلاتی در بازی وجود دارند.

موسیقی/صداگذاری


صداگذاری بسیار عالی است. شهر نیویورك همانند جنگلی است كه در آن فاجعه ای رخ داده، صدای طبیعت در كنار انفجارها و ریختن برج ها به خوبی حس فاجعه آمیز بازی را نشان می دهد. صداگذاری شخصیت ها خوب هست و جلوه های صوتی بسیار مسخ كننده هستند. موسیقی بازی هم بدون شك یكی از برترین آثار اركسترال این نسل است. هانس زیمر (Hans Zimmer) آهنگساز بزرگ آثاری چون The Dark Knight و Pirates of The Caribbean تم اصلی را نواخته و سایر قطعات را او نوشته و دو تن از شاگردانش اجرا كرده اند. همچنان بوق های فرانسوی و طبل های سنگین جزو تنش موسیقی زیمر هستند و تركیب موسیقی الكتریك با موسیقی اركسترال بسیار جذاب و شنیدنی است. در نهایت می توان گفت بازی در این دو بخش هیچ نقصی ندارد و اتفاقاً بسیار عالی به گوش می رسد.


گیم پلی


نسخه قبلی گیم پلی تازه ای در سبك FPS داشت، ولی بی نقص هم نبود. در نسخه دوم Crytek گیم پلی بازی را ارتقاء داده كه نتیجه یك FPS ناب و نو است. در حقیقت بدنه اصلی گیم پلی بازی بر مبنای Nanosuit است كه همین موضوع تنوع بسیاری به بازی داده و آن را از سایر FPSهای معمولی جدا می كند. با استفاده از این لباس می توانید مدتی نامرئی شوید، در برابر گلوله ها ضد ضربه شده و از ارتفاع های بلند بدون آسیب بپرید. می توانید پرش های بسیار بلندی داشته باشید و یا با استفاده از Nanovision موقعیت دشمنان و اهدافتان را ببینید و یا حتی آن ها را علامت گذاری كنید. خوشبختانه سازندگان توانسته اند به خوبی نحوه استفاده از Nanosuit را روی كنسول ها اجرا كنند. در نسخه قبل، با استفاده از دایره ای می توانستید یك قابلیت را انتخاب كنید، ولی اینبار با هر دكمه یكی از قابلیت های لباس فعال می شود. این موضوع، هم بازی را خیلی سریع تر می كند و هم در نسخه كنسول و یا حتی در PC خیلی كارآمدتر است. شما می توانید لباس خود را ارتقاء هم بدهید و آن را مجهزتر كنید. تیراندازی همانند قبل بسیار جذاب است، تعداد اسلحه ها آنچنان زیاد نیست، ولی قابل قبول هستند و باز هم می توانید اسلحه خود را هر طور كه می خواهید تغییر دهید. صداخفه کن روی آن بگذارید و یا بجای نشانه یك لیزر زیر آن كار بگذارید. خوشبختانه Crytek به خوبی توانسته كنترل نرم و روانی روی كنسول ها طراحی كند و ما هیچ مشكلی در زمینه كنترل با دسته نمی بینیم. مراحل بسیار متنوع هستند (از مكان های مختلف گرفته تا آب و هوای متغیر) و شما می توانید هر طور كه می خواهید آن ها را پیش ببرید. می توانید یك مرحله را بدون شلیك حتی یك گلوله پیش ببرید و یا آنجا را به یك كشتارگاه عظیم تبدیل كنید. استفاده از Nanosuit در هنگام مبارزات بسیار به تاكتیكی شدن گیم پلی كمك كرده و تنوع زیادی به آن بخشیده است. بازی آرام شروع می شود، ولی هر چه جلوتر می روید، زیباتر می شود. Crysis 2 بر خلاف FPSهای این نسل از گیم پلی طولانی برخوردار است. نزدیك به 11 ساعت گیم پلی این بازی را از سایر FPSهای بازار متمایز می كند و خوشبختانه Crytek توانسته بدون لحظه ای تكرار و خستگی تا آخر بازی شما را میخكوب پای تلویزیون نگه دارد. Set-Pieceهای بازی نفس گیر و زیبا هستند و مبارزات هر بار از چیدمان متفاوتی روبرو هستند. متأسفانه هوش مصنوعی دشمان بستگی به درجه سختی دارد. هر چه درجه سختی بازی را بالاتر ببرید، هوش مصنوعی آن ها هم بیشتر می شود. این روش خوبی برای انتخاب درجه سختی نیست و این موضوع وقتی بدتر می شود كه روی درجه سختی معمولی هوش مصنوعی دشمنان از مشكلات بسیاری رنج می برد و وقتی بازی را روی درجه سختی ها بالا تر بازی كنید، می بینید كه واكنش ها چقدر بهتر می شوند. بخش چندنفره هم بسیار جذاب و متنوع است. نبرد در خیابان های تخریب شده نیویورك با گرافیك عظیم این بازی و در نهایت استفاده از Nanosuit در كنار حالت های متنوع، بخش چندنفره بسیار زیبایی را نوید می دهد كه از كیفیت بالایی برخوردار است.

نتیجه گیری


بدون شك Crysis 2 یكی از برترین FPSهای امسال است. این موضوع فقط به خاطر گرافیك بالای این بازی نیست، بلكه Crysis در سایر قسمت ها هم به راستی سعی كرده كه متفاوت و بسیار با كیفیت باشد. این تلاش Crytek در كنار اجرای بسیار خوب آن ها روی كنسول در اولین تجربه شان روی این نسل و اولین استفاده از CryEngine 3 نوید آینده درخشان تری برای آن ها روی كنسول های خانگی می دهد. هر چند تجربه PC بازی روی آخرین تنظیمات بسیار نفس گیر خواهد شد.



           
دو شنبه 8 فروردين 1390برچسب:, ::
Amin AA77

مصاحبه زیر توسط سایت Eurogamer با آقای پارکر همیلتون (Parker Hamilton) طراح ارشد و آقای هاینز شولر (Heinz Schuller) كارگردان بازی F.E.A.R. 3 انجام شده است.


EG: عادت نداریم بازی Co-Opی ببینیم كه در آن دو بازیكن بیشتر از اینکه در كنار هم باشند، علیه هم هستند. چه اتفاقی می افتد وقتی پوینتمن (Point Man) و فتل (Fettel) در سمت و سوی مخالف هم قرار می گیرند؟


همیلتون: موضوع تحریك كننده فتل برای كنار هم مبارزه كردن، این است كه او می تواند دشمن را از پشت سنگر بیرون كشیده و انرژی آن ها را به دست آورد. در حالت دیگر، فتل می تواند دشمن را از سنگر بیرون كشیده و پوینتمن با شلیك به او، وی را بكشد. ولی در بعضی مواقع فتل می خواهد قدرت های دشمن را تصرف كند و اجازه نمی دهد پوینتمن او را بكشد. این نوعی دزدیدن شكار از هم است. توجه اصلی ما در امتیاز دهی مربوط به كشتن از طریق همكاری كردن است، ولی در بعضی مواقع می توانید امتیاز بیشتری با كشتن به صورت تك نفره به دست آورید كه این موضوع مثالی برای روابط عجیب این دو است. فتل می تواند به داخل جمع زیادی از AI برود و هر چقدر كه می خواهد بكشد، ولی باید حواسش به شریك خود باشد. چون اگر او زخمی شود، باید وی را ترمیم كند. در سمت دیگر، پوینتمن با قابلیت آهسته كردن زمان می تواند زمان بیشتری برای كشتن برای خود بخرد و یا نبردهای تن به تن ویژه ای داشته باشد. در نهایت پوینتمن و فتل می توانند با هم همكاری داشته باشند و این خیلی سرگرم كننده است.

EG: چطور تجربه ترس كه یكی از پایه های اصلی این بازی است، در بخش Co-Op كار می كند؟ آیا وقتی بازی را به صورت Co-Op بازی می كنید، هنوز ترسناك است؟


شولر: ما چه در بخش تک نفره و چه در بخش Co-Op یك سناریو داریم. ما صحنه های ترسناك و خفقان آور F.E.A.Rهای قبلی را فراموش نكرده ایم. كار با شخصی دیگر به جای تك نفره بودن، تجربه ای جدید است. ما همان حس و حال را نگه داشته ایم، ولی مسلما بازی كمی متفاوت جلوه می كند، چون این بار شخص دیگری هم در كنار شما است. در سمت دیگر، فتل به شخصه ترسناك است. مبارزه در كنار او كه همیشه در حال تولید مرگ است، صورتی جدید به بازی داده كه در بخش Co-Op هم قابل مشاهده است.


همیلتون: بعضی اوقات یكی از بازیكن ها شاید چیزی را ببیند و از یار خود می پرسد كه آیا او هم چنین چیزی را دیده یا نه. در این مواقع، نوعی ترس تك نفره ایجاد می شود كه مدام ذهن شما را مشغول می كند.


EG: بازی F.E.A.R همیشه یك تجربه منحصر بوده است. چرا اصلا تصمیم گرفتید آن را Co-Op كنید؟


شولر: می خواستیم تجربه ای جدید برای بازیكن ها خلق كنیم. این سومین نسخه از بازی است و می خواستیم المان هایی را اضافه كنیم كه مردم انتظار ندارند. بازی ها بیشتر به سمت چندنفره بودن پیش می روند و ما می خواستیم چنین تجربه ای را در این نسخه داشته باشیم. این تجربه ای چالش آور بود، ولی دوست داشتیم چنین چالشی را داشته باشیم تا یك تجربه ای جدید برای مردم به ارمغان بیاوریم.


EG: آیا بخش Split-Screen هم در بازی وجود دارد؟


شولر: ما هم Split-Screen و هم Co-Op به صورت Online را پشتیبانی می كنیم.


EG: در بخش تك نفره F.E.A.R. 3 شما فقط می توانید در نقش پوینتمن بازی كنید. چرا قابلیت انتخاب بین پوینتمن و فتل در بازی نیست؟


شولر: در حال حاضر ما فقط می توانید پوینتمن را برای بخش تك نفره تایید كنیم. در آینده وقتی به تاریخ عرضه نزدیك شویم، شاید اطلاعات بیشتری هم عرضه شود، ولی در حال حاضر برنامه این است.


EG: آیا می توان در حین بازی بین شخصیت ها سوئیچ كنیم؟


شولر: در حین بازی نمی توانید، ولی در ابتدای هر مرحله می توانید.


EG: آیا با افزودن بخش Co-Op می خواهید مخاطبان متفاوت تری را جذب بازی كنید؟


همیلتون: یكی از مسائلی كه در F.E.A.R 3 می خواستیم انجام دهیم، این بود كه همان مسیری را طی كنیم كه مخاطبان اصلی دوست دارند. از طرفی امیدوار بودیم كه این عنوان را ارتقاء هم بدهیم.


شولر: در نسخه های قبل F.E.A.R مبارزاتی نزدیك در محیط های بسته داشتیم، ولی در F.E.A.R 3 ما خیلی دامنه مبارزات را وسیع تر كرده و آن ها را خیلی حماسی تر كرده ایم. همچنین ما دوست داشتیم مخاطبان بیشتری را به بازی جذب كنیم تا بازی برای آن ها هم جذاب و سرگرم كننده باشد.


EG: فتل یك شخصیت جدید است و به نظر می رسد که قدرت های فوق العاده ای داشته باشد. آیا فكر نمی كنید بازیكن ها فتل را در بخش Co-Op ترجیح بدهند؟


همیلتون: مردم از بازی كردن با فتل لذت می برند و در مقابل خیلی ها هم به بازی كردن با پوینتمن علاقه مند هستند، چون قدرت های او آشناتر است. كسانی كه با بازی های FPS آشنا هستند، علاقه دارند با پوینتمن بازی كنند، سنگر بگیرند، بدوند و شلیك كنند و از قابلیت Slow Motion استفاده كنند. نمی خواستیم بازیكن ها یك حق انتخاب داشته باشند، ما می خواستیم بر مبنای علاقه تصمیم بگیرند.


شولر: ما تلاش زیادی كردیم تا پوینتمن را به شخصیتی عالی برای بازی كردن تبدیل كنیم. اسلحه های زیاد و قابلیت های جالبی در مبارزات برای پوینتمن خلق شده است. به شخصه علاقه دارم در نقش هر دو بازی كنم. تجربه فتل جدید و بامزه است، ولی پوینتمن پر از لحظات خوب است.


EG: بازی اخیرا تاخیر خورد. این تاخیر چه فرصتی را به شما داد كه در غیر این صورت نمی توانستید انجام دهید؟


شولر: ما فقط می خواستیم بهترین تجربه ممكن را خلق كنیم. Warner Bros هم توجه ویژه ای روی این كیفیت دارد.


EG: شما بخش تك نفره را شرح دادید. آیا بازی برای كسانی كه فقط می خواهند به صورت تك نفره بازی كنند هم جذاب است؟


شولر: بدون شك. F.E.A.R در ابتدا یك بازی تك نفره است. ما همان قدر كه روی بخش Co-Op كار كردیم، روی قسمت تك نفره هم تمركز داشته ایم. خیلی از ما طرفدار بخش تك نفره هستیم. طوری كه من نگاه می كنم، این بازی در هر دو بخش عالی است.



           
سه شنبه 10 اسفند 1389برچسب:, ::
Amin AA77

طرفداران ورزش بوکس می توانند به سراغ جدیدترین بازی ساخته شده از روی این ورزش بروند. EA با بازی Fight Night: Champion آمده تا تمام رقیبانش را با یک ضربه knockout کند! نسخه جدید این سری از بازی ها واقعا یکی از بهترین عناوین شبیه سازی شده از روی ورزش بوکس است. قهرمان ها و رینگ های مبارزه منتظر ورزشکار جدیدی هستند که شما باید آن را در این بازی به دنیا معرفی کنید. تمرین های سخت، مبارزه های نفس گیر و کمربندهای قهرمانی در انتظار شما هستند. پس کنترلر را بردارید و با شنیدن صدای زنگ، مبارزه خود را آغاز کنید.

داستان


بازی های ورزشی داستان ندارند و جای تعجبی هم در این مسئله وجود ندارد. این عنوان هم مانند سایر بازی های ورزشی خط داستانی ندارد و بازیکن کنترل یک ورزشکار را در دست می گیرد تا با او به قهرمانی های مختلف دست پیدا کند. اما بازی با کمی زرنگی سعی کرده همین روند را برای بازیکنان جذاب کند و به نوعی کاری کند که جای خالی داستان در این بازی احساس نشود. اگر فیلم هایی مانند Rocky یا Fighter را دیده باشید، با روند این بازی بیشتر آشنا خواهید شد. بازی اجازه ساخت یک ورزشکار را به شما می دهد و پس از آن این شما هستید که باید او را همراهی کنید. در شرایط مختلف (شکست ها و قهرمانی ها) همراه ورزشکار خود خواهید بود. حتی بازی در شرایط مختلف میان پرده هایی نشان می دهد که در نوع خود بسیار جالب هستند. میان پرده هایی از روابط شما با سایرین، لحظات شادی و غم و قسمت هایی از تمرین های بسیار سخت، در مواقع مختلف بازی به نمایش در خواهند آمد. به هر حال این قسمت یکی از نکات جالب توجهی به شمار می رود که هم در نسخه های قبلی وجود نداشت و هم در سایر بازی های ورزشی چنین چیزی را شاهد نبودیم.

گرافیک


گرافیک بازی بسیار عالی و حتی فراتر از انتظار است. به جزئی ترین قسمت ها هم در این بازی توجه شده است. به طور مثال در اکثر بازی های ورزشی به محیط های اطراف و تماشاچیان توجه خاصی نمی شود، اما در این بازی چیزی که بیش از پیش جلب توجه می کند، محیط های خارج رینگ به ویژه مربیان و تماشاچیان است. تنوع تماشاگران خارج از رینگ خوب است و حتی حرکات جالبی در مواقع مختلف از خود نشان می دهند. اما تماشاچیانی که در قسمت های خیلی دور قرار دارند، بسیار معولی طراحی شده اند. ورزشکاران که از جزئیات بسیار زیادی برخوردار هستند و خیلی طبیعی و زیبا طراحی شده اند. طراحی بدن، صورت و حتی لباس ورزشی آن ها بسیار خوب صورت گرفته است. به طور مثال شورت ورزشی ورزشکاران بسیار خوب طراحی شده و از فیزیک و کیفیت بسیار خوبی برخوردار هستند. جلوه نور روی لباس و بدن ورزشکاران به زیباتر شدن بازی کمک زیادی کرده است. حرکات ورزشکاران بسیار طبیعی طراحی شده و حتی واکنش های آن ها نیز مثال زدنی است. در زمان برخورد مشت با صورت می توانید تغییر حالت صورت ورزشکاران را مشاهده کنید. جاری شدن خون و عرق روی صورت و بدن ورزشکارها هم خیلی خوب از کار در آمده است. در هنگام مشت زدن، می توانید شاهد پاشیده شدن خون و عرق به اطراف باشید. این عنوان یکی از بهترین گرافیک ها را در بین بازی های مبارزه ای به خصوص سری بازی های Fight Night دارد.

موسیقی/صداگذاری


یکی دیگر از قسمت های خوب این عنوان همین بخش است. البته این قسمت در سایر عنوان های این سری از بازی ها در جایگاه خوبی قرار داشت. صداگذاری روی بازی های ورزشی باید بسیار طبیعی و رو به واقعیت باشد تا بتواند شرایط بازی ها را بسیار به واقعیت نزدیک کند. این بازی نیز همین کار را انجام داده و ما شاهد یک صداگذاری عالی روی این عنوان هستیم. صدای هایی که در هنگام مبارزه ها شنیده می شوند از مسابقه های واقعی ضبط شده اند و به خوبی در شرایط مختلف در بازی به گوش می رسند. هیجان تماشاچیان در لحظات مختلف بازی را می توان از روی صدای آن ها تشخیص داد. صدای خود ورزشکاران در شرایط مختلف خوب است. هنگام برخورد ضربه های مختلف، صداهای مختلفی از آن ها به گوش می رسد. گزارشگر هم بسیار خوب کارش را انجام می دهد، چون گزارش ها یکی از عوامل مهم در ایجاد هیجان در این عنوان هستند. گزارشگرها با در نظر گرفتن مسابقه های قبلی که انجام داده اید، اطلاعاتی را بیان می کنند. حتی در اوایل مبارزه اطلاعات جالبی از ورزشکاران معروف می گویند. در منوهای بازی نیز موسیقی های گوناگونی از خوانندگان مختلف به گوش می رسند.

گیم پلی


گیم پلی نکته ای است که در این نسخه تغییر زیادی کرده است. این بازی با استفاده از آنالوگ ها برای ضربه زدن و دفاع کردن پیش می رود. یکی از مشکلاتی که نسخه های قبلی این سری از بازی ها داشتند، کنترل تقریباً سخت بود. در این نسخه یکی از قسمت هایی که شامل تغییرات زیاد شده، قسمت دفاع کردن در برابر ضربه های حریف است. دو سیستم دفاع کردن جدید برای این بازی طراحی شده که یکی از آن ها زمانی است که شما می خواهید ورزشکارتان دفاع کند. در این حالت کافی است که فقط دکمه RT (در Xbox 360) را نگه دارید. در این حالت ورزشکار ضربه های حریف را در حالت عادی دفاع می کند، اما اگر حریف سریع باشد، به راحتی می تواند دفاع شما را خنثی و ضربه هایش را به شما وارد کند. حالت دوم، دفاع کردن زمانی است که ورزشکار شما به طور خودکار نسبت به ضربه های حریف واکنش نشان می دهد. این حالت با تمرین کردن زیاد و ارتقاء قابلیت دفاع ورزشکار شما به دست خواهد آمد و بهتر خواهد شد. هر چه این قابلیت را بیشتر کنید، شاهد خواهید بود که ورزشکار شما واکنش های تماشایی ای از خود به نمایش می گذارد و بازیکن حریف عملاً کاری خاصی در این حالت نمی تواند انجام دهد. هر چه قدرت ورزشکار شما در این حالت قوی تر باشد، می توانید سریع تر از حالت دفاع به حالت حمله در بیایید. پس از ضربه حریف می توانید به سرعت ضربه خود را به او بزنید. در برخی از حالت های دفاع باید سر بازیکن را حرکت دهید. برای اینکار هم لازم است که دکمه LT را گرفته و آنالوگ سمت چپ را حرکت دهید. نگه داشتن دکمه LT در واقع پاهای ورزشکار را حرکت می دهد و آنالوگ سمت راست هم باعث می شود که بتوانید سر را تکان بدهید. هنگام تکان دادن سر نیز می توانید ضربه های غافلگیر کننده ای هم به حریف بزنید. چون در هنگام ضربه زدن گارد حریف باز است، می توانید با این روش ضربه های محکمی را به او بزنید. یکی دیگر از مسائلی که در این بازی جلب توجه می کند، فریم بالای آن است. این بازی با اجرای 60 فریم در ثانیه یک هیجان خاص را به بازی و بازیکنان بخشیده است. Fight Night: Champion گیم پلی بسیار زیبایی دارد و هر چه بتوانید در این عنوان با حرکات و نحوه اجرای آن ها آشنا شوید، بازی برای شما لذت بخش تر خواهد شد.

نتیجه گیری


اگر یک شبیه ساز مبارزه ای بسیار خوب وجود داشته باشد، آن همین Fight Night: Champion است. تجربه واقعی و خشن ورزش بوکس را در این بازی می توانید حس کنید. می توانید قهرمانی های مختلف این ورزش را در قالب یک بازی به دست بیاورید.



           
سه شنبه 10 اسفند 1389برچسب:, ::
Amin AA77
درباره وبلاگ


سلام من Amin AA77 امیدوارم از وبلاگ من خوشتان بیاد بیشتر نقد وبررسی بازیهای این از سایت WWW.PARDISGAME.NET نویسندگان=lord rayden-حمیدرضا نیکوفر-مجیدنور دوست
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بازی های رایانه ای و آدرس aa77.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.